شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

قبل از ورود به این عرصه قواعد بازی را یاد بگیرید

اندیشمندان حوزه مباحث امنیتی در سده های اخیر اعتقاددارند در عصر جهانی شدن فن آوری اطلاعات و ارتباطات دیگر نمی توان همچون گذشته جوامع را در فقر اطلاعاتی قرار داد و دیوار های آهنین و استبداد با کم رنگ شدن مرزهای سیاسی از هم فرو خواهد پاشید و مردم آگاهانه در پی آزادی های مشروع خود به دنبال کشف واقعیت ها هستند به همین دلیل اکنون غرب سعی دارد فضای باز سیاسی را بر جامعه خود حاکم کند تا به امنیت نسبی برسد هر چند که از طریق کنترل رسانه های خبری باز نوعی استبداد رسانه ای را به گونه ای جدید اعمال می کند .

نتیجه این آزادی و حقوق شهروندی  این می شود که

ادامه مطلب ...

فرق نماینده با سواد با نماینده ..... !!!

انصافا خیلی با خودم کلنجار رفتم که این مطلب را بنویسم یا نه  ولی همان انصاف و وجدان حکم کرد که  بنویسم تا در تاریخ بماند هر چند که مورد اتهام حمایت از فردی خاص و دشمنی با فردی دیگر  قرار خواهم گرفت .

مدت ها بود  در نوشته هایم بخصوص ایام انتخابات مجلس  مطرح می کردم نماینده مجلس باید وزن  ملی ، سوادکافی و تخصص به مسائل روز جامعه داشته باشد و خیلی هم نگران بودم که نماینده ما را در مجلس  هشتم همچون سالهای قبل نخودی فرض نکنند .

بحمد الله با حضور شیخ جوان تحصیلکرده محلاتی این نگرانی ما مرتفع گردید و هنوز چند ماهی از نمایندگی ایشان نگذشته است  به این نتیجه رسیدیم با اینکه جثه بزرگی ندارد  ولی ظاهرا به لحاظ سیاسی هر روز  دارد بر وزن خود اضافه می کند و اگر با این توان پیش برود در پایان دوره هشتم یکی از ده نماینده اول  خبر ساز  مجلس  خواهد بود  و دیگر کسی در منطقه قابلیت رقابت با او را در دور نهم پیدا نخواهد کرد .   

امروز مورخ 3/6/87 یعنی چند ساعت پیش نراقیها میزبان وزیر محترم تعاون جناب آقای دکتر عباسی بودند . در این جلسه جناب آقای دکتر سلیمی ضمن معرفی بسیار مطلوب جایگاه تاریخی شهر نراق توانست فاضلین نراقی را به بهترین شکل به میهمانان بخصوص وزیر محترم معرفی نماید . ایشان با تسلطی که بر مباحث مطرح شده در کتاب مستند و عواید الایام مرحوم ملا احمد نراقی  داشت ،ایشان را اولین طراح نظریه پرداز حکومت اسلامی و ولایت فقیه در بین فقها  عنوان کرد و اشاره نمود  همین شهر نراق که اکنون مغفول واقع شده است روزی بزرگترین علمای اسلام وفقه شیعه را در خود پرورانده است .

حالا این سطح سواد و دانایی را مقایسه کنید با اینکه طرف بلد نبود ملا احمد پسر است یا پدر و هر دفعه مجبور بود این موضوع را از دیگران سوال کند  . نمی دانست نظریه چیست چه برسد به اینکه سیر تحول نظریه ولایت فقیه را بداند آنهم از کتب فقهی که برای مطالعه آن حداقل باید 20 سالی در حوزه با آب حوض وضو گرفته  باشد . نتیجه آن  بی سوادی این می شد که ما  مجبور بودیم در شهر نراق در حضور مسئولین کشوری در کنار نام فاضلین نراقی نام ملایی را  به عنوان افتخارات شهرستان تحمل کنیم که یک دفعه از دل تاریج  مجعول بیرون آمد و نامش مبارکش تابلوی فاضلین نراقی را با قدمت بیش از 30 سال پائین کشید و  شد مزین خیابان فلان شهر تا نسل ها ی آینده هم بدانند که می شود یک شبه علامه درست کرد و به خورد خلق الله داد اگر پشتوانه سیاسی قوی در منطقه وجود داشته باشد .

عدم درک جایگاه علمی ، اخلاقی و عرفانی فاضلین نراقی توسط مسئولین شهرستان و استان بخصوص بی تفاوتی درتخریب بنای تاریخ منزل این فرزانگان که قدمتی نزدیک به 300 سال دارد  عقده ای شده بود که مدت زیادی است این حقیر را رنج می داد و همیشه باور داشتم  فاضلین هم به لحاظ اینکه نراقی هستند به جرم  نراقی  بودن مورد غفلت قرار گرفتند اند و اگر مثلا یک تار موی  این عزیزان اراکی  یا ....   بودند تابحال اداره کل ارشاد اسلامی چندین کنگره و چندین هزار کتاب ازآنها چاپ و منتشر کرده بود. شاید هم این باشد که خدا به هر کسی لیاقت نمی دهد از بندگان صالحش تعریف ، تمجید و تقدیر کند . علمای کاشان چنان ارادتی به فاضلین دارند که در جایی که نام ایشان برده می شود از جای خود به احترام آن بزرگواران بلند می شوند و با افتخار نام آنها را بر یکی از  بهترین خیابان های  خود گذاشته و نه تنها منتی  برسر  نراقیها ندارند بلکه به آن فخر هم می فروشند که فاضلین  حوزه درس کاشان  را که از بین رفته بود دوباره احیاء کردند .آری سلیمی امروز بر دل زخم دیده این فرزند نراق  مرهمی گذاشت که مدت ها بود دیگران به آن نمک می پاشیدند و دقیقا شد مصداق این شعر معروف که قدر زر زرگر شناسد قدرگوهر  گوهری الی آخر

غار نخجیر استان قم !!!

داستان  جالبی شده این نامگذاری غار چالنخجیر  و در آینده می توان پیرامون آن  حکایت ها  نوشت برای نسل آینده و خنده ها کرد . روزگاری نه چندان دور یعنی 50 سال پیش در منطقه چالنخجیر آبی پیدا شد و همین باعث گردید افرادی به طمع افتاده و به آن دست درازی کنند . افرادی هم پیدا  شدند و چون این منطقه را ملک آبا و اجدادی  خود می دانستند در مقابل این جماعت زیاده خواه ایستادند و......  در حدود 20 سال پیش

ادامه مطلب ...

قفل و زنجیر به جای روبان و قیچی!!!‌

 

این روز ها با طرح بحث سفر دوم رئیس جمهور به استان مرکزی تمامی شهر های استان به نوعی خود را آماده می کنند تا دستاورد ها و نتیجه مصوبات استانی سفر اول را جشن بگیرند . انتظار می کشند که رئیس جمهورشان به استان تشریف بیاورند تا اینکه ایشان یا یکی از وزار  پرروژه های مصوب را که استاندار قبلی خبر از تحقق تمامی آنها داده بود افتتاح کند ولی افسوس و صد افسوس که مسئولین شهر نراق ظاهرا تعدادی قفل آماده کرده اند تا خدمت رئیس جمهور محترم و هیات همراه  تقدیم کنند و ایشان هم  خیال ما را از آبادانی و پیشرفت نراق برای ابد  راحت کند و جوانان شهر هم کم کم به این باور برسند که ای بابا بیخیال حل مشکل اشتغال ، مسکن و امکانات شهری  و اگر تا بحال کمترین امیدی هم داشتند امیدشان قطع گردد که  هر چه زودتر به شهر های دیگر  مهاجرت کنند .  

چند روز پیش خبری شنیدم مبنی بر تعطیلی کارخانه الیاف پروپیلن (این کارخانه  تنها کارخانه فعال شهرنراق بود )  . اوایل در تعریف این واحد صنعتی می گفتند بزرگترین کارخانه تولید الیاف مصنوعی خاور میانه است .  به عنوان یک نراقی  از ناراحتی شنیدن این خبر که کارگران آن بلا تکلیف شده اند  بغض گلویم را گرفت . خیلی ناراحت شدم و به این فکر کردم که این روز ها هر شهری در استان شاهد افتتاح واحد صنعتی است ولی ما نراقیها باید بر درب تنها کارخانه خود قفل و زنجیر بینیم . چرا ؟ ‌ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا نمایندگی جهاد کشاورزی نراق مدتی است قفل است ؟

چرا نمایندگی آموزش و پروش در نراق پلمپ گردید ؟

چرا اداره برق نراق قفل شد ؟

چرا اداره گاز نراق قفل شد ؟

چرا نمایندگی تربیت بدنی نراق قفل شد ؟

چرا درمانگاه شبانه روزی و داروخانه نراق قفل شد ؟

چرا اداره پست نراق قفل شد ؟

چرا اداره بهزیستی نراق قفل شد ؟

چرا بانک صادرات نراق قفل شد ؟

چرا دبیرستان های نراق بر چیده و قفل شد ؟‌

چرا ساختمان های اجاره به شرط تملیک شهر نراق بیش از دو سال است ساخت آنها  متوقف گردیده است  ؟

چرا پروژه جاده کمر بندی نراق تعطیل شد ؟

چرا سالن تربیت بندی نراق که با اعتبارات سفر خاتمی شروع شده است به اتمام نمی رسد ؟

چرا کشاورزی  و دامداری شهر نراق در این سالها کاملا از بین رفت ؟

چرا شهر نراق با داشتن یکی اززیبا ترین بافت های تاریخی کشور منطقه نمونه گردشگری نمی شود ؟ 

و صد ها چرای دیگر !!!‌

شما فکر می کنید مسئولین به این سوالات چه پاسخی خواهند داد به غیر اینکه که شما رشد جمعیت ندارید !!!

اما در پاسخ به این سوال که شما طی 30 سال گذشته برای تثبیت جمعیت شهر نراق چه اقدام مفیدی  انجام داده اید؟‌ مطمئن باشید که هیچ پاسخی دریافت نخواهید کرد !!!

لذا اینجا است که قفل ها به کار خواهد آمدکه ای بابا  اگه زحمت بکشید و به تعداد انگشتان یک دست دیگر، قفل با خودتان  به نراق بیارید خیال همه از بابت حل مشکلات  این شهر برای ابد راحت خواهد شد و این امکان وجود خواهد داشت که نراق از نقشه جغرافیایی کشور حذف گردد که به تبع آن مشکل غار چالنخجیر هم خود به خود حل خواهد شد و دیگر نیازی نیست آن را به نام نخجیر استان مرکزی بنامید که خود به نوعی پاک کردن صورت مسئله است به جای حل آن !!!‌

تعطیلی رکن چهارم دموکراسی در شهرستان دلیجان!!!

 

 به مطبوعات در اصطلاح می گویند رکن چهارم دموکراسی . اندیشمندان چنان نقش و جایگاهی برای مطبوعات و اطلاع رسانی قائل هستند که در کنار قوه مجریه، قضائیه ،ومقننه مطبوعات را رکن چهارم یه جامعه  پویا و درای آزادی های مشروع می دانند . متولیان این امر در شهرستان تا جایی که بنده اطلاع دارم هیچ اقدامی برای شنیدن صدا های مخالف  خودانجام نداده اند و تنها به ارسال چند خبر به خبرگزاری ها و مطبوعات استانیُ آنهم در تایید عملکرد های خودشان بسنده کرده اند . اگر کسی هم مثل این حقیر خواسته از طریق وبلاگ نویسی برخی از واقعیت های پیرامون را در معرض دید و قضاوت افکار عمومی با قبول تمامی تبعات آن قرار دهد ناجوانمردانه بر چسب واگرایی خورده است . مدتی پیش در سایت تابناک خبری را مطالعه کردم در خصوص برخورد متفاوت مقام معظم رهبری با مجید مجیدی کارگردان معروف که خیلی برایم جالب بود مناسب دیدم عین مطلب را برایتان نقل کنم شاید با مطالعه آن در نگاه مسئولین شهرستان تغییراتی ایجاد و نوع نگاه خود را نسبت به منتقدین اصلاح نمایند  . مطلب سایت بازتاب را در ادامه  مطلب بخوانید .  

ادامه مطلب ...

ارزش و جایگاه علمی کتب جامع السعادات و معراج السعاده فاضلین

 

 

کتاب های اخلاقی جامع السعادات مرحوم ملا مهدی نراقی و معراج السعاده مرحوم ملا احمد نراقی از جمله کتب اخلاقی است که نزد علمای اخلاق بسیار شناخته شده است و از زمان تالیف آنها  تا بحال چراغی بوده بر سر راه  هدایت مردان بزرگ و خیلی ها پیشرفت خود را  در دنیا و طلب آخرت مدیون  رعایت نکات اخلاقی  و پند های این تایفات  شریف هستند . نیت پاک و خالصانه این پدر و پسر باعث گردیده با گذشت بیش از 200 سال از تالیف این کتاب ها هنوز هم در نزد علما  به عنوان  کتاب مرجع در علم اخلاق  از آنها استفاده شود .  مدتی پیش در هفته نامه یا لثارات الحسین مطلبی را دیدم  به مناسبت اولین سالگرد ارتحال عالم ربانی مرحوم آیت الله حاج میرزا عبد الکریم  حق شناس رحمت الله علیه که در خصوص  تاثیر پذیری ایشان از این دو کتاب اخلاقی نکته ای را ذکر کرده بود . مناسب دیدم کاربران عزیز هم بدینوسیله از آن مطلع گردند و برای شادی روح این عالم وارسته اخلاق و مرحوم فاضلین نراقی حمد و سوره ای هدیه نمایند ،باشد که در روز قیامت به حرمت جایگاه آنها خداوند متعال ما را هم مورد رحمت واسعه  خود قرار دهد .  انشا الله .

مرحوم آیت الله حق شناس رضوان الله علیه مقدمات علوم حوزوی را در تهران گذارنیده و پس از مهاجرت به شهر  مقدس قم و اقامت در حوزه علمیه قم از محضر علمایی چون حضرت آیت الله بروجردی ، آیت الله سید محمد بهجت و آیت الله سید محمد تقی خوانساری در جهت کسب علم و نائل شدن به درجه اجتهاد ، بهره ها برده و سر انجام از چند نفر از فقها ی عظام اجازه اجتهاد دریافت نمودند .

آنچه که مرحوم آیت الله حق شناس را ملجاء و پناه بسیاری از حق جویان کرده بود ارشادات اخلاقی و رویکرد معنوی آن بزرگوار بود . بارها می فرمود ند : ((‌من از اول طلبگی یک دستم معراج السعاده  و دست دیگرم جامع المقدمات بود  و در سطوح بالاتر در یک دستم جامع السعادات  و دست دیگرم سایر کتب .)) این مطلب کنایه از این است که همیشه اخلاقیات را مد نظر داشت و توصیه می فرمودند که این مسائل را همواره و در عرض درسهای حوزوی قرار دهید تا موفق شوید .

(به نقل از هفته نامه یا لثارات الحسین ، شماره 482 سال پانزدهم . ص 6)

رفتار نیکویی که باید از آن درس آموخت

 

 

چند وقتی است قصد دارم در خصوص یکی از  رفتار های بسیار جالب دلیجانی ها مطلب بنویسم و دیگران را هم  بخصوص همشهریان نراقی را تشویق کنم از آنها درس بگیرند . آن عمل پسندیده تقدیر از افراد ، مدیران یا مجموعه های موفق در سطح شهر دلیجان با نصب پارچه نوشته در میادین شهر می باشد . دلیجانی ها اگر فرزندانشان  موفقیت تحصیلی کسب کنند ، در ورزش مقام استانی یا کشوری به دست آورند ، در صنعت موفق و نمونه شوند، و ....  در اولین اقدام با نصب پارچه نوشته هایی در میادین اصلی این موفقیت را به فرد یا مجموعه موفق تبریک می گویند و به همشهریان خود برای ادامه راه  از این طریق با هزینه ای ناچیز انرژی مثبت می دهند . بنده چون به لحاظ انجام ورزش کشتی از نزدیک با برخی از پیشکسوتان  این ورزش در شهر دلیجان آشنا بودم و اردات خاصی به آنها  داشته و دارم از نزدیک شاهد بودم این عزیزان چگونه ورزشکاران خود را تشویق و حمایت می کردند و با اینگونه اعمال خود  از آنها چهره های موفق کشوری پرورش می دادند ولی متاسفانه بر عکس ما نراقیها نه تنها موفقیت های همشهریان خود را برجسته نمی کنیم  ، بلکه به روش های مختلف  سعی  داریم آنها  را با تنگ نظری زیر سوال برده  و به موضوع ایراد هم وارد کنیم .  متاسفانه تابحال ندیده ام در شهر نراق پارچه نوشته ای مبنی بر تقدیر و تشکر از فرد یا مجموعه ای  به هر دلیل نصب کردد !!!‌  

این روز ها در سطح شهر دلیجان پلاکارد هایی نصب شده مبنی بر تبریک به مناسبت واحد نمونه کشوری شدن شرکت صدف سپید دلیجان . هر گروه و یا  هر فردی به طریقی و با نوشتن جمله ای این دستاورد را تبریک گفته است . این موضوع بهانه ای شد تا هم این مطلب را بنویسم و هم  اینکه  به سهم  خود این موفقیت را به مدیران شرکت فوق و تمامی کارکنان و کارگران این واحد صنعتی تبریک عرض  نمایم .

امیدوارم این رفتار خوب و پسندیده دلیجانی  ها به ما نراقیها و تمامی شهروندان دیگر هم سرایت کند و برای تمامی کسانی که مروج این رفتار پسندیده در شهر دلیجان  بوده و هستند آرزوی سربلندی و موفقیت دارم .

معرفی شهید اصغر آقا زمانی از زبان مادر !

  

شهید اضغر آقا زمانی

 این روز ها به مناسبت  سالروز شهدای 7 تیر  و ضربه ای که به واسطه از دست رفتن سیدمظلوم  شهیدان انقلاب و 72 تن از یاران پاکش  به انقلاب درآن مقطع  وارد گردید سخن زیاد به میان می رود . در بین این 72  لاله پرپر شهیدی هست به اسم اصغر آقا زمانی  نراقی . نوه  دختری مرحوم آ منصور قاسمی .  نراقی بودن این شهید والا مقام بهانه ای شد تا با مادر بزرگوارش به گفتگوی تلفنی بنشینم و اصغر را از زبان مادر برای شما  کاربران محترم معرفی کنم. خلاصه این گفتگو به شرح زیر است .

 با واسطه یکی از دوستان  که از نزدیکان خانواده شهید  بود شماره تلفن خانه آقا زمانی را به دست آوردم .تلفن را برداشته و با تردید که آیا مادر شهید به سوالاتم پاسخ خواهد داد یا نه به شماره  زنگ زدم . دختر بچه ای گوشی را برداشت ، ضمن معرفی خود  از ایشان خواستم که گوشی را به مادر شهید بدهند . دختر کوچک با لحنی بسیار مودبانه گفت مادر بزرگم در حال خواندن نماز است ، اجازه خواستم که بعدا زنگ بزنم ، اشاره کرد نه آخر نماز ایشان است اگرکمی صبر کنید گوشی را به ایشان  می دهم . دقایقی طول نکشید که مادر شهید با لهجه کاملا نراقی که انتظار آن را  داشتم خوش و بش گرمی با من کرد و خیلی با مهربانی مرا تحویل گرفت . منهم سعی کردم نراقی اصیل حرف بزنم تا مطمئن شود که با یک همشهری دارد گفتگو می کند.  به ایشان عرض کردم در این ایام شهادت شهدای هفت تیر یادی از شهید شما کردم خواستم ضمن تبریک به مناسبت عروج آسمانی اصغر آقا  اگر امکان دارد وصف شهید را از زبان شما بشنوم . مادر گفت :زبان من از گفتن خوبی های اصغر  ناتوان است . خیلی شجاع ، نترس ، نجیب ،حزب الهی  و با هوش بود . او مدرک فوق لیسانس حسابداری داشت .  

 

   

ادامه مطلب ...

توسعه گردشگری به چه قیمتی ؟!!!

شرمنده باید ببخشید

این حقیر به عنوان یک عضو  دلسوز  در توسعه صنعت گردشگری ایران همیشه این باور را داشتم که مردم کشور ما باید توان و ظرفیت خود را در تعامل با فرهنگ های دیگر بالا ببرند و موانع  سر را ه  این صنعت پر سود و ارزشمند در کشور به تدریج برداشته شود تا بتوان از طریق این جایگزین نفت ،هم  درآمد و اشتغال ایجاد کرد وهم اینکه  فرهنگ غنی خودمان  بخصوص میراث ارزشمند گذشته ایران زمین را  که در محدودیت شدید رسانه های امپریالیسم غرب قرار دارد وبه همین دلیل چهره ایی وحشی و حامی تروریسم از ایران و ایرانی  در هالیود  به دنیا نشان می دهند  ارائه دهیم ولی متاسفانه چند روز پیش  در یک مکان مورد احترام نمونه ایی از چند توریست خارجی را دیدم که به قول معروف دود از کله ام بلند شد . دیدن این صحنه مبتذل  انگار پتکی بود بر سرم و هر کاری کردم نتوانستم خودم را قانع کنم این شد که به فکر فرو رفتم متولیان امر در کدام محاسبات خود اشتباه کرده اند که ما در یک دولت  ارزشی مدافع راه امام وشهدا به اینجا  رسیده ایم؟ لذا به عنوان یک شهروند ایرانی  حق قانونی خود می دانم از نماینده خود در مجلس شورای اسلامی جناب آقای دکتر سلیمی بخواهم به لحاظ این کوتاهی که قلب خانواده معظم شهیدان و ایثارگران را جریحه دار می کند  و تکرار آن در آینده بیشتر خواهد کرد بخواهم برای دقایقی هم که شده وقت گرانسنگ اسفندریار این دیار را در خانه ملت گرفته و نسبت به این توهین آشکار به ارزشها ، امام و خون شهدا در حضور نمایندگان ملت توضیح بخواهد . عکس های دیگری هم دارم که فعلا صلاح ندیدم در معرض دید عموم قرار گیرد .  

با ایشان به قران مناظرمکن

در نهج البلاغه ترجمه مرحوم فیض الاسلام صفحه 1081 مطلبی است که همچون تمامی کلمات معصومین(ع)‌ انسان را به عمق خود می کشاند .  بیش از 1400 سال است از طرح  این سخنان گوهر بار و ارزشمند می گذرد ولی هر روز جلوه ای  تازه می یابد وگذشت زمان نه تنها به آن رنگ کهنگی نمی دهد بلکه جلایی خاص می بخشد . به راستی چه انسانهای بد بختی هستیم ما که این زخایر ارزشمند را داریم ولی متاسفانه برای اینکه ادای آدم های متفکر و روشن فکر را در آوریم سعی می کنیم با خواندن چند کتاب از متفکران و اندیشمندان  غربی کلمات بی مغز آنها را که در زمان خودشان هم کاربرد نداشته چه برسد به حالا ورد زبان خود می کنیم و از این بدتر اینکه با غرور علمی که پیدا می کنیم خود را از شنیدن کلام معصوم محروم می نمائیم .بگذار بگویند فلانی سقراط ، ارسطو ، افلاطون ،دیوژن ،ارشمیدس ،‌ شکسپیر ، فرانس کافکا ، سیمون دوبوار، دانته، ناپلئون ، گوته و ..... را نمی شناسد .

بگذار بگویند حرف ها و نوشته های فلانی کارکرد این زمانی ندارد وتاریخ است و  تاریخ تکرار نمی شود و آنها معصوم بودند و دست ما به آنها نمی رسد . بگذریم اصل مطلب این است .   

 حضرت علی (ع) در زمانی که عبد الله ابن عباس را برای گفتگو  و مناظره به سوی خوارج فرستاد سفارش جالبی به او نمود . ایشان فرمود : با ایشان به قران مناظره مکن (از قران دلیل نیاور ) زیرا قران احتمالات و توجیهات بسیار ( تاویل و تفسیر و مراد باطنی ) در بر دارد می گوئی ( یکی از آنها را تو می گویی ) و میگویند ( یکی از آنها را ایشان، پس مباحثه دارز می گردد  )‌  بلکه با آنان با سنت ( فرمایشهای پیامبر اکرم) مانند این که فرمودند : ای علی جنگ با تو جنگ با من است  و فرمایش دیگرش :‌ یعنی علی با حق است و حق با علی هر جا علی دور زند و برود  حق با او دور می زند ( یعنی علی هر چه بگوید و بکند از روی حق و درستی است ) احتجاج کن و دلیل آور ، زیرا آنها هرگز از استدلال به سنت گریز گاهی نمی یابند ( چاره ای ندارند جز آنکه راستی این گفتار را بپذیرند ) .

مطلب به اینجا که می رسد انسان را به فکر فرو می برد که خوارج با باطن و فطرت  خود چه کرده بودند که حتی با توجه به اینکه به دستور امام (ع)‌ عبد الله بن عباس با سنت با آنها جدل کرد ولی باز هم زیر بار حق نرفتند و بر علیه حکومت حق علی (ع)‌شمشیر کشیدند .

آیا به نظر شما این بخش از تاریخ تکرار نخواهد شد ؟

آیا دیگر خوارجی پیدا  و نهروان تکرار نخواهند شد ؟

آیا دیگر کربلا و عاشورا نخواهیم داشت ؟

آیا طلحه و زبیر های تاریخ در جنگ جمل مردندو دیگر نخواهند آمد ؟‌

آیا دیگر به مالک اشتر نخعی زهر نخواهند نوشاند ؟

آیا میثم تمار را در حالی که دست و پا هایش را قطع کرده و زبان از حلقومش بیرون کشیده اند بر دار نخواهند کرد ؟

آیا سقیفه تکرار نخواهد شد و شیطان برای شکاف در دین و حکومت اسلامی هدایت گروه ها و جریان ها را به دست نخواهد گرفت؟‌  

اینها و هزاران سوال دیگر موضوعاتی است که باید برای آنها جوابی یافت .  

شما کاربر محترم در این خصوص چه نظری دارید .