شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

وقتی از ما تعریف می کنند چرا خوش خوشانمان می شود ؟



تملق پدیده شومی است که متاسفانه این روز ها در جامعه ما رواج فراوان دارد . افرادمتملق نان به نرخ روز خور هایی هستند که برایشان فرق نمی کند زیر علم چه کسی سینه می زنند  یزد یا امام حسین(ع) .  به قول ما نراقی ها یاشن را از هر طرف باد بیاید  باد می دهند .  افراد متملق  در همه دوره ها بوده و  هستند . اما رشد آنها بستگی به زمینه و بستر مناسبی دارد که ما آن را فراهم می  کنیم . متاسفانه فضای این روز های  شهرستان پر شده از  تملق گویی های بی حد و مرز  و انگار قرار نیست هیچ کس در این خصوص امر به معروف و یا نهی از منکری بکند . صرفا امر به معرف و نهی از منکر خلاصه شده در حجاب و عفاف که حتی در  آن بخش هم تابحال هیچ کار جدی  صورت نگرفته است . پاسخ به این سوال که تملق و چاپلوسی  چرا به وجود می آید و چرا افرادی از تملق دیگران خوش خوشانمان می شود  را در مطالعه مطلب زیر پیدا کنید .

دروبلاگ حزب الهی های شهرستان گنابادپیرامون این موضوع  به قلم محمد جواد حاجی پور آمده است

 

تملق وچاپلوسی راهی است میانبر وبی هزینه برای رسیدن به مناسب ومنزلت های اجتماعی . درفرهنگ چاپلوسی هرروز باید بله قربان گوی یک مسئول باشی وجای تعجب است که این مسئولین متوجه رفتار این افراد با مسئولین قبلی نیستند.

وقتی انسان از محیط ارزش های الهی وانسانی خارج می شود وارزش های مادی ملاک بهروزی وبرتری قرارمی گیرد اسارت وبردگی آغاز می شود.چاپلوسی حالتی است ناشی از ضعف نفس واسارت روحی که افراد برای جلب منافع وکسب مادیات صورت می دهند وبه نظر اکثر روانشناسان تملق یک بیماری است واگیردار که به سرعت همه جایی وفراگیر می شود .امام علی (ع) به گروهی از مردم که از ایشان تعریف وتمجید می کردند ،فرمودند:{ازمن تعریف وتمجید نکنید،زیرا یا دروغ می گویید که در این صورت کناهی مرتکب شده اید یا راست می گویید که من تنها در حدتوانم کار انجام داده ام ونیازی به تمجید نیست}

تملق به 3 گروه آسیب می رساند 1-به فرد متملق 2-کسی که مورد تملق قرار می گیرد3-جامعه وافرادی که ناظربراین رفتار هستند.

اثری که برفرد متملق دارد این است که عزت نفس واراده واقتدار را ازاو می گیرد. اثری که برفرد مورد تملق دارد این است که آن فرد را دچار تکبر وخود بزرگ بینی می کند همانطور که پیامبر اکرم (ص) فرمودند:{هرگاه برادرت را پیش رویش بستایی مثل آن است که تیغ برگلویش نهاده ای} واثری که بر جامعه وناظرین دارد آن است که این رفتار غلط تبدیل به یک فرهنگ درجامعه می شودومردم گمان می کنند که راه صحیح رسیدن به خواسته هایشان همین روش ناپسند است،وآن وقت تملق وچاپلوسی تبدیل به یک ارزش می شود وجای لیاقت وکارآیی را می گیرد واینچنین می شود که نیروهای متعهد،متخصص وکارآی درمدیریت جامعه جای خودرا به افراد متملق وچاپلوس وبی اراده می دهند.آن موقع حامی وطرفدار آن مسئول کسانی هستند که بیشتر چاپلوسی کنند وازاو تعریف کنندوافرادی که ازسر دلسوزی واحساس تکلیف انتقاد می کنند واشتباهی را گوش زد می کنند افرادی کارشکن،مغرض وتندرو معرفی می شوند.درواقع جامعه ای به پیشرفت وتکامل خواهد رسید که درآن ملاک برتری وبه کارگیری مسئولین شایسته سالاری باشد وجامعه ای دچار عقب ماندگی وپس رفت می شود که درآن روحیه تملق ،چاپلوسی،بی ارادگی ومطیع اوامرزمامداران بودن کسترش یابد واین ضدارزش تبدیل به ارزش وملاک برتری گردد.

چاپلوسی وتملق هنر افرادی است که باروش های عادی قادر به کسب موفقیت نیستند وباتوسل به چاپلوسی،زبان بازی،تملق،جاسوسی،خبرچینی،دورویی،نوکرصفتی وخیانت می کوشند خلاءناشی از ضعف های شخصیتی وتوانایی خودرا جبران کنند.متاسفانه تملق وچاپلوسی معضلی است که به شدت گریبان جامعه راگرفته ومعیاروملاک عزل ونصبها شده است .دراین جامعه صداقت،پایبندی به اصول وارزشها وکارآمدی که تامین کننده منافع واقعی مردم است جای خودرا به تحسین گویی وبله قربان گویی داده است.چنین رفتاری زمانی شکل می گیرد که منزلت ها ونقش ها به طوری که شایسته افراد است داده نمی شود وشایسته سالاری واقعی وجود ندارد.دراین مدل روحیه نقدوانتقادوبیان ضعفهاونارسایی ها ازبین می رود.ازدیدگاه امام علی (ع)مدح وستایش مسئولان سبب می شود که آنان دچار توهم شوند وجامعه را ایده آل بدانند وازکاستی ها غافل شوند که دراین صورت حقوق مردم پایمال می شود همچنین آن حضرت ازمردم می خواهند سخنان تلخ وواقعیت های اجتماع رابیان کرده وازایشان انتقاد کنندوراهکار ارائه بدهند.امیرالمومنین علی (ع)به کارگزار ارشدخود مالک اشتر می فرمایند:{نزدیکترین افرادبه توکسانی باشند که سخن حق برزبان بیاورند هرچند تلخ باشدودرکارهایی که خدانمی پسندد کمترتورایاری کنند هرچند که توراناخوش آید}متاسفانه درحال حاضر این معضل درجامعه وشهرستان ما تبدیل به یک ارزش شده است.

وملاک ومعیار یک مدیروفردخوب این است که فقط دستورات دیکته شده ازبالا را اجراکندواز خودهیچ نظری نداشته باشد وهیچ گونه انتقادی نسبت به مافوق خودنداشته باشد.وفقط تعریف وتمجید کند یالااقل سکوت کند وچشمانش رابرتمام واقعیت هاببندد.

امام علی (ع)خطاب به مدیران وکارکزاران خود فرمودند{انتخاب خودرا تنهابراساس خوش بینی واطمینان قرارندهید زیرا برخی از اطرافیان باچاپلوسی وخوش خدمتی خودرا نزد فرمانداران،باتدبیروکاردان جامی زنند.پس شما اراده ودلخواهتان را ملاک سنجش آنان قرارندهید چون درپس این چهره ها ،ازدرستی وامانت خبری نیست.}

به هرحال امید است که دولتمردان ومسئولین جامعه پندها ونصایح بزرگان وشیوه حکومت امام علی (ع)راسرلوحه کار خود قرارداده ودرانجام تکلیفات وامورمحول شده به آنان نهایت دقت ووسواس واحساس مسئولیت را به خرج دهندتا انشاالله شاهد جامعه ای باشیم که ضدارزشها وناهنجاری ها جای خودرابه ارزش ها وپایبندی به اصول دهند.

دور خیز کانون های قدرت و ثروت برای کسب کرسی های مجلس

 

اگر علم سیاست را علم کسب قدرت و ماندن در قدرت تعریف کنیم لذا می بینیم  کسانی که در قدرت هستند  همچنان  تلاش می کنند  در قدرت باقی بمانند  و این یک امر طبیعی است  و اما تضمین ثروت  هم بستگی به ارتباط با کانون قدرت  سیاسی دارد  و آنهم یک امرپذیرفته شده عقلانی است  که صاحبان ثروت برای کسب منافع مادی خود تلاش می کنند صاحبان قدرت را وامدار خود نمایند تا بتوانند در فرصت و زمان مناسب استفاده لازم را از آنها   ببرند . این ادبیات در جامعه سکولار و با اندیشه لیبرالیسم یک امر کاملا طبیعی است . صاحبان ثروت میلیارد ها دلار هزینه می کنند تا فرد مورد نظر خود را به قدرت برسانند و صاحبان سیاست هم سعی دارند بتوانند با ترفند  های مختلف حمایت بنگاه های  اقتصادی بزرگ را  جلب  نمایند .

 اما نکته اساسی این است که نظام جمهوری اسلامی یک نظام ارزشی و اساسا خدا محور است  لذا پایه های مبانی تئوری آن با نظام های رایج دنیا کاملا  متفاوت است .سیاست ، قدرت و ثروت  در این نظام دارای بار ارزشی است . اما متاسفانه با گذشت بیش از 30 سال از انقلاب هنوز تعریف  صحیح این واژگان   برای خیلی ها مبهم است . مقام معظم رهبری در دیدار نمایندگان مجلس سفارش کردند نمایندگان نباید به کانون های قدرت و ثروت وابسته باشند .

در واقع نماینده مجلس نماینده ملت  است اگر بخواهد به کانون های قدرت و ثروت وابسته گردد دیگر نمی توان آن را نماینده ملت نام نهاد .

شنیده ها حکایت از این دارد که کانون های قدرت و ثروت در حال یار گیری و معرفی نماینده  مورد نظر خود به مجلس شورای اسلامی هستند، لذا در این مقطع از زمان  وظیفه تمامی اصحاب قلم است که با رصد دقیق  این تحرکات زمینه ای را فراهم نماینده تا نماینده مجلس آینده  منطقه طبق فرمایش مقام معظم رهبری نماینده ملت باشد نه نماینده کانون های قدرت و ثروت .