شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

معرفی امام موسی صدر از زبان یک نراقی

طلبه های شهر نراق اگر دنبال الگو برای خود  هستند از شهیدان مطهری ، بهشتی ، موسی صدر ، مفتح و ....   غافل نباشند .اینها درست است که در حوزه درس خواندند ولی بیشترین تاثیر را در جامعه دانشگاهی و علمی جهان گذاشتند . بعد از سقوط سرهنگ قذافی هر خبری که متعلق به امام موصی صدر بود را پیگیری می کردم . در یکی از مطالب مرتبط با ایشان نوشته  زیبا و قابل تاملی یافتم از دکتر احسان الله نراقی.

ایشان هر چند که خود روحانی زاده بود ولی میانه خوبی با روحانیت و بخصوص با حاکمیت دینی نداشت .اندیشه های  اجتماعی و سیاسی دکتر احسان نراقی جای بحث  و تامل فراوان دارد که در این مطلب نمی توان به آن پرداخت فقط خواستم از زبان کسی که منتقد روحانیت بود امام موسی صدر را معرفی کنم  شاید طلبه های جوان نراقی که قرار است در آینده یک قشر فعال شهر باشند سر به سوی چنین قله هایی بلند کنند .  


دکتر احسان نراقی، جامعه شناس و معاون اسبق یونسکو


.من موسی صدر را به خوبی از نزدیک می شناختم. در سال 1972 یونسکو می خواست با روحانیان مذاهب دنیا ارتباط برقرار کند. رنه مائو، مدیر کل وقت یونسکو، از من در باره روحانیون شیعه در ایران پرسید. گفتم از ایران هر کسی را بخواهید دعوت کنید، ساواک نظر خواهد داد. بهتر است از ایران صرف نظر کنید و به جای آن از شیعیان لبنان موسی صدر را برگزینید تا او نماینده جهان تشیع باشد. مائو از من خواست مدتی که موسی صدر در پاریس است، همراه او باشم و راهنمایی اش کنم. این فرصتی شد برای دیدار و آشنایی نزدیک با وی.
باید اعتراف کنم که هیچ روحانی أی در میان ایرانی ها به دانش و بینش موسی صدر ندیدم. محضری بسیار شیرین و استثنایی داشت. در کنفرانسی که آن سال برگزار شد، روحانیان و نمایندگان مختلف تحت تاثیر شخصیت و منش موسی صدر قرار گرفتند. به همین دلایل بود که او در میان شیعیان لبنان محبوبیت خاصی به دست آورده بود و حتی در هر کشور مسلمانی که وارد می شد، میهمان سلطان یا رئیس جمهور آن کشور بود. او توانست در لبنان به طور ریشه أی به وضع شیعیان رسیدگی کند. مجلس اعلای شیعیان را تاسیس کرد و به عنوان رئیس منتخب شیعیان، هم طراز رئیس جمهور و رئیس مجلس لبنان قرار گرفت. به من می گفت می خواهد هر چه زودتر مسئولان لبنان را وادار به سرشماری کند، چون معتقد است تعداد شیعیان از مسیحی ها و اهل سنت بیشتر است ولی از امتیازات کمتری برخوردارند. او مدعی بود که آمریکایی ها و اروپایی ها به مسیحیان، و همه کشورهای عربی به اهل سنت کمک می کنند ولی شیعه غریب افتاده است.

بنده به آقای آقا موسی صدر خیلی ارادت داشتم. شما می دانید که من باعث آمدن ایشان به یونسکو شدم. در جلسه‌ای مدیرکل یونسکو که می خواست اولین جلسۀ کنفرانس روابط مذاهب را تشکیل دهد، گفت از ایران که را دعوت کنیم؟ گفتم: اگر از من می پرسید و من اگر امین شما هستم، به شما می گویم. گفتم من یک ایرانی می‌شناسم که آدم سالمی است. آقا موسی صدر است، در بیروت است، شیعه است، ملاست، فقیه است، مثل بقیۀ آخوندها نیست... گفت خب، به یک شرط: تو خودت باید از روز اول با ایشان باشی تا روز آخر. گفتم باشد.

بیشتر اوقات با هم می رفتیم در خیابان راه می‌رفتیم و ایشان برای من حرف های خودش را می زد. من خیلی از او خوشم آمد. سه روز و سه شب با هم بودیم. اصلاً مرد جالبی بود. من خیلی به او علاقه داشتم. همان دیدار چند شب و روز ما را به هم خیلی نزدیک کرد. بعد هم من غیرمستقیم کمک هایی به او می کردم. گره هایش را در ایران باز می کردم. وقتی به گوشم می رسید که مشکلی برایش هست، سعی می کردم حل کنم. چون مقامات از من کم و بیش حرف شنوی داشتند.

رابطه‌مان هم با هم خوب بود. خودش هم آدم سمپاتیکی بود دیگر؛ آدم خوش چهرۀ خندانِ. اصلاً وقتی با شما می نشست حرف می زد، جملۀ اولی که می گفت، خنده ای که می کرد، می‌دیدی با یک آدمِ باز طرف هستی.
خیلی شجاع بود و بی ملاحظه کارهایی می کرد. خیلی مراقب اطرافش نبود. آدم صریح‌الهجه ای بود. با هرکس حرف ها را می زد. بعد این‌ها گوش به گوش می رسید دیگر. در سیستم «موش موشک آسه بیا آسه برو که گربه شاخت نزنه» نمی شود جار و جنجال کرد. این را نمی دانست. من به او گفتم. آخرین حرف من به او این بود که گفتم این حرف ها را که به من زدی، به کس دیگر که نمی‌گویی. گفت نه بابا. گفتم بعید است به «نه بابا»یی که می گویی عمل کنی. طبیعت صریحی داشت دیگر.


آدم آزادی بود. از تعصبات دور بود. آدم سادۀ مؤمنی بود...

منبع: گروه تاریخ شفاهی مؤسسۀ فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر در تاریخ 20/11/1389

 وکتاب  آن حکایتها ص123

برای دیدن اصل  مطلب روی  لینک  زیر کلیک کنید . 

http://imam-sadr.com/

 

نظرات 1 + ارسال نظر
قجری دوشنبه 14 مرداد 1392 ساعت 12:06 ب.ظ

سلام
مدیر محترم وبلاگ
جناب آقای مرادی نراقی
به پاس زحمات شما در شهر و در وبلاگ نراق پیشاپیش به سهم خودم روز خبر نگار را به شما و جامعه رسانه و اصحاب مطبوعات و خبر نگاریها و خبر گزاریها تبریک و تهنیت عرض میکنم.و یاد و خاطره اصحاب رسانه در حادثه سقوط هواپیمای سی یکصد و سی جمهوری اسلامی ایران را گرامی میداریم.(اگر درست حافظه ام یاری کند یه جا تو همین وبلاگ خوندم شما خبر نگاری خوندید.)در ضمن در فرصت مقتضی در باره طلاق عاطفی در خانواده های ایرانی در مبحث خانواده وبلاگ نظر خواهم گذاشت با تشکر.

سلام . سپاسگزارم از ابراز لطف شما .
خبرنگاری حرفه مقدسی است امیدوارم بتوانیم گامی هر چند کوچک در جهت رشد و تعالی خود و دیگران برداریم .
روح همه شهدای خبرنگار بخصوص شهید مظلوم صارمی شاد که غربت به دست طالبان کشته شد .
منتظر مطالب خوبتان خواهم بود .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد