شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

چرا کسی از من انتقاد نمی کند ؟

  

مدیری بعد از دو سال کار کردن متوجه شد کارمندانش به عملکرد او هیچ انتقادی  نمی کنند .  جلسه ای ترتیب داد و خواست علت این موضوع را جویا شود . همه کارکنان در سالن جلسات جمع شدند . آقای مدیر بیش از دو ساعت از هر دری سخن گفت . ربط و بی ربط به هم  سخن می بافت و در غرور اینکه همه کسانی که در زیر دست او هستند  ( کارکنان ) معلومات او را ندارند داشت  پیش خودش کیف می کرد . در پایان رو به کارکنان و زیر دستان  کرد و گفت :  امروز در اینجا جمع شده ایم تا شما از عملکرد من انتقاد کنید. سکوت بر جلسه حکمفرما شد. هیچ کس جوابی نداد . مدیر دوباره تکرار کرد من آماده شنیدن انتقادات شما هستم .هیچ کس حرفی نزد . مدیر متعجب به کارکنان نگاه می کرد، درنهایت رو به یکی از آنها کرد و با نهیب گفت یعنی شما هیچ انتقادی از بنده ندارید؟!!  

در بین  آنها یکی که جسارت بیشتری داشت گفت: جناب مدیر راستش را بخواهید شما کاری در طول این دو سال انجام نداده اید که قابل نقد کردن باشد .

این مقدمه رانوشتم برای بهتر فهمیدن مطلب زیر

 بنده خدایی را میشناسم که دقیقا به همین درد مبتلا شده است اما با این تفاوت که هنوز به این درجه از فهم و شعور نرسیده است که چرا زیر دستان از عملکرد او انتقاد نمی کنند. مدیر داستان ما بعد از دو سال بلاخره متوجه  موضوع عدم انتقاد از خود  شد ولی این شخص مورد نظر فکر کنم اگر به همین منوال ادامه دهد تا قیام قیامت هم در جهل مرکب باقی خواهد ماند .

 انسال جاهل وقتی که می داند که نمی داند به دنبال رفع عیب رفته و به علم می رسد ولی خیلی ها در زندگی خود نمی دانند که نمی دانند ، لذا هیچ اقدامی برای رفع جهالت خود نمی کنند . یادم هست روزی در دوران طفولیت در حالی که داشتم برای پدر بزرگم بادام جمع می کردم به من نصیحتی کرد . او گفت : پسر جان کار کردنت ماننداسب عصاری نباشد .از او پرسیدن کارکردن اسب عصاری مگر چگونه است . برایم تشریح کرد اسب عصاری از صبح تا شب گرد یک سنگ دورخود می چرخد. برای اینکه متوجه چرخش دور خود نشود چشمان او را به وسیله پارچه می بندند . اسب با تصور اینکه دارد مسیر را به جلو می رود از صبح تا شب بدون وقفه حرکت می کند شب که چشمانش را باز می کنند می بیند سرجای اولش است .

حالا دقیقا این موضوع شده حکایت برخی از ما ---- . تصور می کنیم که خیلی  داریم زحمت می کشیم چون میزان خستگی خود را ملاک کار کردن یا نکردن  قرار می دهیم. این در حالی است که وقتی خوب نگاه می کنیم می بینیم حتی یک قدم از دیروز و دیروز ها ی خود هم جلوتر نرفته ایم .

 به نظر شما زندگی و پیشرفت  چیزی غیراز فهم  همین معادلات  و مفاهیم  ساده است ؟

نظرات 20 + ارسال نظر
شهروند م دوشنبه 18 مهر 1390 ساعت 04:32 ب.ظ

سلام همین که شما این وبلاگ را گذاشتی تا همه نظر بدهند خودش خیلی خوبه وباعث پیشرفته

[ بدون نام ] دوشنبه 18 مهر 1390 ساعت 04:30 ب.ظ

سلام آقای مرادی
بعضی ها همیشه میگن اگر شهرداری به اندازه ای که به این کاه گل در ودیوار اهمیت میده به مسائل جوانان از جمله کار اهمیت میداد تاحالا خیلی پیشرفت کرده بودیم.نظرتون چیه لطفا این نظر را به معرض دید عموم گذاشته و پاک نکنید

سلام . هیچ نظر خاصی ندارم . شاید این بعضی ها درست بگن البته شاید

انصاف چیزی خوبی است فراتر از کاهگل هم در نراق کارهایی انجام شده است . کافی است کمی نگاه کودکانه خود را به این مسائل تغییر دهیم .
این موضوع مرا یاد خاطره ای انداخت از دوران دانشجویی . سر کلاس دانشجویی بلند شد و از استاد درس روابط بین الملل پرسید . این انقلاب چه نفعی جز شهید شدن ۲۰۰ هزار جوان کشور داشت . استاد جواب داد وقتی کمی بزرگتر شدی خودت خواهی فهمید برای ذهن کودکانه تو جوابی ندارم .

دوستار نراق یکشنبه 10 مهر 1390 ساعت 05:31 ب.ظ

جناب آقای مهندس مرادی
حقوق شما به عنوان شهردار شهر چقدر است؟
لطفا صادقانه پاسخ دهید؟

سلام . 850 هزار تومان

دوستار نراق جمعه 8 مهر 1390 ساعت 11:20 ب.ظ

جناب آقای مهندس محمود مرادی
لطفا به جای این تعریف و تمجیدات از خود کمی برای اشتغال لین جوانان و ارتقای شهر تلاش کنید ؟
نه اینکه فقط به سنگ فرش کردن معابر و کاه گل کردن منازل بپردازید که هیچ اشتغال زایی را با و جود تاکییداتی که طی سال های متمادی داشتید که نراق به شهری توریستی تبدیل خواهد شد و از کنار آن شغل برای این جوانان ایجاد خواهد شد نداشته است
بلکه به حرکت نراق به سوی عقبگرد هم کمک فراوانی ار کرده اید
آقای مرادی لطفا نظر اینجانب ار پاسخ دهید
باتشکر از لطف شما

چشم برای ارتقاء شهر تلاش می کنم ولی شما هم قول بده که سر نماز ما را دعا کنی چون کار خیلی خیلی سختی است برآورده کردن انتظارات مردم .
هنر ما هم همین است که مشاهده می کنید . قضاوت عقب گرد و غیره هم بماند برای نسل های آینده. فعلابرای قضاوت کردن کمی زود است .
چندوقت دیگه در شهر سمیناری با موضوع آسیب شناسی اقتصاد شهری برگزار خواهیم کرد . لطفا به این سمینار تشریف بیارید و در جریان دلایل عق ماندگی نراق از زبان اساتید این علم قرار بگیرید .
موفق باشید .

http://mahallatcity.blogfa.com/ جمعه 8 مهر 1390 ساعت 08:30 ق.ظ

http://mahallatcity.blogfa.com/

ر.ق سه‌شنبه 5 مهر 1390 ساعت 01:07 ب.ظ

سلام جناب مهندس
تو را خدا از هفته دفاع مقدس و رزمندگان شهر نراق مطلب بنویس .
مدتی قبل به صورت طولانی شغال می دیدیم و حالا هم شتر .
علاقمندت ر.ق

سلام . مطلب بعدی به سفارش حضرتعالی نوشته شد . یعنی تقدیم به شما دوست عزیز

[ بدون نام ] یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 02:52 ب.ظ

http://www.fararu.com/vdcd5z0n.yt0zj6a22y.html

سلام . امسال جوزقند نراق را در کاخ سعد آباد تهران به نمایش گذاشتیم . این خبر نتیجه حضور نراق در نمایشگاه میراث فرهنگی در سعد اباد تهران است . ای کاش دستی داشتیم برای حضور در نمایشگاه های خارج از کشور . به راحتی می توان جوزقند را جهانی کرد .

قجری از بسیجیان نراق یکشنبه 3 مهر 1390 ساعت 12:20 ق.ظ

سلام بر جناب مهندس محمود مرادی
لطفا مطلبتان را با پیام هفته دفاع مقدس تغییر دهید .
از جناب عالی و زحمتکشان شهرداری شهر نراق در نصب تابلوی رزمندگان دلیر شهرمان در جبهه ها که زینت بخش خیابان ها شده تشکر و تقدیر می نمایم .
انشاء الله شهدا و امام شهدا راضی باشند .
یک خواهش نیز دارم در سالگرد هفته دفاع مقدس به صورت خلاصه نقش شهرداری شهر نراق در هشت سال دفاع مقدس را به نسل جوان و تاریخ مرقوم فرمایید

سلام . جناب قجری
ممنون از اینکه گه گاه به ما سر میزنی
وبلاگ شخصی است وخیلی ربطی به شهرداری ندارد . به همین دلیل سعی ندارم شکل کاری به خود بگیرد .
این وبلاگ محلی است برای به نمایش گذاشتن فکر و اندیشه خودم تا شما دوستان عزیز بدون هیچگونه مزاحمتی آن را نقد کنید .
شاید روزی موضوع مورد نظر شما را در قالب یک گزارش در سایت نراق درج کردیم .
التماس دعا .

یکی از ل ی د ر ها جمعه 1 مهر 1390 ساعت 05:26 ب.ظ

سلام خسته نباشید اقای مرادی
در مورد لیدرها باید خدمتتون عرض کنم که با عدم حمایتی که در عید۹۰ از بچه ها داشتید بعید میدانم بچه ها با شوق سالهای قبل بیان وشاید نیان اصلا...
سعی نکنید کارتون را توجیه کنید .سعی کنید کارتون را اصلاح کنید

سلام درمانده نباشید . دوست عزیز شما از هر کسی بهتر می دانید که لیدر ها بر اساس سیاستی در شهرداری آموزش و به کارگیری شدند . در بخشی از همان سیاست بعد از سال دوم استقلال کاری آنها پیش بینی شده بود که متاسفانه به دلیل عدم روحیه ریسک پذیری بچه های نراق با مقاومت روبرو شد . اگر در شهر نراق 5 لیدر مستقل و پای کار وجود داشته باشد بهتر از 70 لیدر وابسته است .

به دلیل اینکه ایمیل ارسال نکردید مجبور شدم پاسخ شما را در وبلاگ قرار دهم . ولی سعی کنید نظرات خود را بااسم واقعی و از طریق ایمیل ارسال کنید .
متشکرم . م. مرادی

هادی یکشنبه 27 شهریور 1390 ساعت 03:36 ب.ظ

معشوقه به سامان شد٬ تا با چنین بادا
کفرش همه ایمان شد٬ تا باد چنین بادا

ملکی که پریشان شد از شومی شیطان شد
باز آن سلیمان شد تا باد چنین بادا

یاری که دلم خستی در بر رخ ما بستی
غمخواره یاران شد تا باد چنین بادا

هم باده جدا خوردی هم عیش جدا کردی
نک سرده مهمان شد تا باد چنین بادا

زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه
هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا

زان خشم دروغینش زان شیوه شیرینش
عالم شکرستان شد تا باد چنین بادا

شب رفت صبوح امد٬ غم رفت فتوح امد
خورشید درخشان شد٬ تا باد چنین بادا

از دولت محزونان وز همت مجنونان
آن سلسله جنبان شد تا باد چنین بادا

عید آمد و عید آمد٬ یاری که رمید آمد
عیدانه فراوان شد٬ تا باد چنین بادا

ای مطرب صاحب دل در زیر مکن منزل
کان زهره به میزان شد تا باد چنین بادا

درویش فریدون شد هم کیسه قارون شد
همکاسه سلطان شد تا باد چنین بادا

آن باد هوا را بین ز افسون لب شیرین
با نای در افغان شد تا باد چنین بادا

فرعون بدان سختی ٬ با آن همه بدبختی
نک موسی عمران شد٬ تا باد چنین بادا

آن گرگ بدان زشتی ٬ با جهل و فرا مشتی
نک یوسف کنعان شد ٬ تا باد چنین بادا

شمس الحق تبریزی ٬ ازبس که در آمیزی
تبریز خراسان شد ٬ تا باد چنین بادا

از اسلم شیطانی٬ شد نفس تو ربانی
ابلیس مسلمان شد ٬تا باد چنین بادا

آن ماه چو تابان شد کونین گلستان شد
اشخاص همه جان شد تا باد چنین بادا


بر روح برافزودی تا بود چنین بودی
فر تو فروزان شد تا باد چنین بادا

قهرش همه رحمت شد زهرش همه شربت شد
ابرش شکرافشان شد تا باد چنین بادا

از کاخ چه رنگستش وز شاخ چه تنگستش
این گاو چو قربان شد تا باد چنین باد

خاموش که سرمستم٬بر بست کسی دستم
اندیشه پریشان شد ٬ تا با چنین بادا

حمید شنبه 26 شهریور 1390 ساعت 08:09 ق.ظ

سلام . اینم یک مطلب مرتبط از یک وبلاگ دیگه
http://arashaminzadeh.blogfa.com/post-25داخلی . آسیاب . صبح زیبای ۱۴ فروردین

چرخ عصاره را که به اسب بستند گفتند تبریک ! سال نو مبارک . خوشحال باش . سال نو شده .

اسب خوشحال شد و با روحیه ای عالی حاضر شد چرخ عصاری را به دوش بکشد .

در حال حرکت کمی دقت کرد . چرخ همان بود و آس همان . جا همان بود و مکان همان و یونجه ی کم همان .

اسب فکر کرد : سال نو ؟ نو ؟

ایستاد تا بپرسد آخر کجای این سال نو است ؟ همین که زمین لعنتی که انگار روی دوش اسب بدبخت دیگری به دور خورشید یک دور گشته یعنی سال نو شده ؟

خواست بپرسد ولی ناگهان با شلاق آسیابان همه چیز از یادش رفت .

- حرکت کن حیوون ! د . . . راه بیفت . تو سال جدید هم می خوای مثل قبل تنبلی کنی ؟ حرکت کن دیگه تن لش !

اسب دیگر فکر نکرد .



خارجی . آسیاب . همان موقع

چرخ آسیاب مثل هر روز و هر سال عالی حرکت می کند .

.aspx

سلام . متشکرم

حمید شنبه 26 شهریور 1390 ساعت 08:05 ق.ظ

سلام دوست عزیز . در خصوص موضوع مورد نظر شما سرچی دراینترنت داشتم به مطلب زیر در وبلاگ کلک بهار برخوردم . خواستم شما و دیگر خوانندگان هم مطالعه بفرمایید .
http://nilsh.parsiblog.com/Posts/293/%d8%ae%d8%b1+%d8%b9%d8%b5%d8%a7%d8%b1%d9%8a/
حیف که قول دادم دیگه این جا نق نق نکنم ... و گرنه غر می زدم از اون غرها که با فریاد همراه باشه !

حالا می فهمم چرا چشمای خر عصاری بسته است !!!

استبداد و جهل بین مدیران ما بیداد می کنه ...........
جهل با غرور و استبداد با ادعا خودش را نشون میده.............

وای ...

این آدما برای جامعه ؛ آن هم یک جامعه ی فرهنگی خطرناکند اچشماشون را بستند و حرکت می کنند !!

گفته اند عامل وراثت ژن هاهستند مگر متاسیونی ( جهش ژنی ) صورت گیرد ...

بابا صورت گرفته !! ( به قول اون اصفهانیه توی بولوتوث " صورت داده ")
یکی یه جایی ثبتش کنه ! جهشی خارق العاده صورت گرفته !
ژن های مدیریتی به ویروس جهل و استبداد آغشته شده و نسبت فامیلی نمی شناسد و از مدیری به مدیر دیگه به ارث می رسد ...
این سلسله مراتب همچنان ادامه دارد !

در ضمن ، ویروسش هم در کاغذهای اداری کشف شده و همان جا تکثیر می شند!!

باور ندارید ... خب کافیه یک اعلام آمادگی بنویسید و در خواست مدیریت یکی از اتاق های اداره محل کارتون را داشته باشید ( حتی مدیریت مرکز خدمات )
به محض این که کاغذ اعلام آمادگی تون بین کاغذهای اداری قرار بگیره ویروسی میشه و هوا برتون میداره !!


پ .ن:
برای این که یک مدیر خوب باشی کافیه متدین باشی لازم نیست فکر مدیریتی و آموزشی در سر داشته باشی!!



سلام حمید جان به هر دو وبلاگ سر زدم . خارج از ماهیت آنها مطلب هر دو را تایید می کنم . از شما هم تشکر می کنم بابت ارسال این دو مطلب . باز هم وبلاگ را قابل نظر دادن بدانید و سر بزنید .

یه دلیجانی شنبه 26 شهریور 1390 ساعت 07:58 ق.ظ

اگر شهردار دلیجان وفرماندار هم مانند شما چنین وبلاگی داشتند خیلی خوب بود . حضرت امیر در نامه ای خطاب به مالک اشتر سفارش کرده است که حاکمان باید به صورت مستقیم با مردم در ارتباط باشند .

سلام دوست دلیجانی
ما توی نراق یک ضرب المثل رایج داریم که میگه میهمان با روی باز وارد می شود نه در باز
شما هم می توانید مطالبات خود را صریح و شفاف از مسئولین خود بخواهید . اگر منظور شما ارتباط در فضای مجازی است تا جایی که بنده اطلاع دارم هم فرمانداری و هم شهرداری و شورا دارای پایگاه اینترنتی هستند . بخواهید صفحه ارتباط با شهروندان خود را فعال کنند .
موفق و موید باشید

شاعر پنج‌شنبه 24 شهریور 1390 ساعت 10:14 ق.ظ

من آنم که رستم بود پهلوان- ندارد کسی جز در این ره نشان
چرا کار من نقد ندارد جوان- تو دانی که هست مشکلاتی میان
به اینجا و آنجا میروم هر زمان- هنوزم تو گویی ندارم توان
تو خود دیده ای اشک و آه گران- ندانی که دارم نشان از فلان
تو کارم نبین ُ حرف گویم روان - مرا کن رها ای بلند آسمان
رها کن چرا خون کنیم چرکمان- تو هیچم نگو میدهم مزد آن
به فردا که آید کسی جایمان - به قبلش ببستیم هفت پشتمان

نراقی مقیم تهران چهارشنبه 23 شهریور 1390 ساعت 09:03 ق.ظ

سلام بر تمامی کسانی که برای آبادانی کشور و شهر خود تلاش می کنند بخصوص شما .
چند وقت پیش من نراق بودم در بین فامیل حرف شد یک نفر انتقاد داشت که چرا شهرداری دیوار های کاهگلی شهر را تعمیر می کند . برام این موضوع خیلی جالب بود چون می بینم شهرداری تهران در حجم وسیعی در حال طراحی نما های سنتی مثل نراق بر روی دیوار ها با رنگ است تا نمای شهر را بر اساس معماری سنتی طراحی کند . تعجب کردم که چرا این نراقی ها وقتی به تهران میان چیزی جز برج میلاد و مجتمع های صد طبقه مسکونی را نمی بینند .
تهران دارد سعی می کند خودش را مثل نراق کند و نراقی ها می خواهند مثل تهرانی ها در آپارتمان و مجتمع های مسکونی زندگی کنند .
وظیفه خود دانستم این را به دوستانم در نراق تذکر دهم که نه تنها نباید منتقد باشید بلکه باید به هویت تاریخی شهر خودمان هم افتخار کنیم .
جناب مرادی دعا ما پشت سر شما است .

سلام بر شما
چند وقت پیش مسئول امور قراردادهای شهرداری منطقه 12 تهران به خاطر شرکت در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد میهمان ما در شهرداری بود . دقیقا به همین موضوع اشاره کرد. جالب است بدانید شهرداری تهران برای هر متر مربع نقاشی طرح سنتی 50 هزار تومان هزینه می کند و مرمت نمای بافت تاریخی نراق تقریبا هر متر مربع 15 هزار تومان هزینه داشته که تماما اعتبار آن از میراث فرهنگی جذب شده است .
مشکل برخی ها در نراق این است که قصد دارند ارزش زمین در بافت تاریخی تنزل کند تا بتوانند زمین رااز مالکان خریده و با ساخت مجتمع مسکونی و فروش آن به متقاضیان سود کسب کنند این در حالی است که برنامه ما هویت بخشی و ارزش گذاری بافت تاریخی است به گونه ای که هر کس درصدد احیاء خانه پدری خود باشد .
برای مثال خانه تاریخی قاسمی ها در نراق که یک شاهکارمعماری است 5 سال پیش هیچ انگیزه ای درمالکان برای مرمت و احیاء آن وجود نداشت ولی الان تمامی خاندان قاسمی برای حفظ آن تلاش می کنند چون نگهداری این خانه برایشان از هر چیز دیگری در شهر مهمتر است .
موفق و سربلندباشید و تشکر ازدعای خیرتان که شدیدا به آن محتاجیم .

هادی سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 03:56 ب.ظ

بله,اتفاقاً به محض اینکه وارد وب شدم اولین مطلبی که به ذهنم خطور کرد همون پست برای شنیدن صدای منتقدین خود یک وبلاگ درست کنید بود!
برنده شما هستید و بازنده کسانی که حتی جرات درست کردن یک وبلاگ (رایگان)را ندارند تا انتقاد یا پیشنهادات دیگران را بشنوند!
یه جورایی مثل کبک سرشونو زیر برف میکنند و به گمان خود هیچکس اونا رو نمیبینه
حالا اگه کارشونو درست انجام بدهند عیبی نداره ونیاز نیست به زحمت بیافتند اما (برخی)نه کارشون قابل قبوله,نه اجازه میدهند کسی ازشون انتقاد کنه و نه کسی رغبت میکنه جهت رشد و تعالی بهشون پیشنهاد +بده!
یادمه پارسال بهم گفتی فقط عصر ظهوره که این مشکلات و خیلی از مشکلات دیگه حل میشه!
از اون روز تا حالا این جمله ملکه ی ذهنم شده

سلام هادی جان
جامعه مهدوی ایده آل شیعیان است . ما باید طبق فرمایشات امام راحل و مقام معظم رهبری با نگاه به آرمان های خود آینده پیش رو را در حد توان خود بسازیم . خداوند متعال هم در قران از انسان ها در حد توان معرفت را مطالبه کرده است .
این جمله معروف امام هیچ وقت از یاد من نمی رود .
ما مامور به انجام تکلیف هستیم نه نتیجه

... سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 12:50 ب.ظ

کدوم لیدر ؟؟؟/
مگه دیگه لیدری هم مونده؟

بله مونده .درخواست های زیادی هم برای آموزش دیدن و به کارگیری داریم . در آینده نزدیک خواهید دید .

هادی سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 11:59 ق.ظ

سلام
با این عکس دیگه مطلبت واقعاً بی نظیر شده
"انتقاد پذیر بودن" هم نقش مهمی را در مدیر یا مسئول بودن ایفا میکنه! ولی بعضیها یه گوششون در و گوش دیگرشون دروازه ای بیش نیست!

سلام هادی جان
یادته مطلبی نوشتم با تیتر اگه جرات دارید یک وبلاگ درست کنید ؟
بعضی ها حتی جرات شنیدن نظرات دیگران در خصوص خودشون را هم ندارند . بحمد الله 5 سال است بنده از طریق این وبلاگ صد ها ناسزا و بیش از آن تشویق ، تایید و حمایت ها را شنیده ام .
با ایجاد این وبلاگ ابتدا به شخصیت خودم خدمت بزرگی کردم . هر کسی که بخواهد بدون هیچگونه محدودیتی حتی بدون درج ایمیل خود می تواند هر حرفی که دلش بخواهد را بنویسد و با یک کلیک ارسال کند .
بعضا اگر موفقیتی هم در برخی کار ها داشتم به برکت همین وبلاگ است . جالب است بدانید برخی از اقوام هم از این فرصت برای زدن حرف های خود استفاده می کنند .
شاید چند سال دیگه محمد جواد هم پدرش را از این طریق نقد کند .
البته اگر عمری باقی بود .

ح. ص سه‌شنبه 22 شهریور 1390 ساعت 08:31 ق.ظ

سلام بر جناب م مرادی
با خواندن این مطلب کلی خندیدیم واقعا بعضی ها مانند اسب عصاری تلاش می کنند و خسته می شوند ولی فاقد هرگونه حرکت روبه جلو هستند
پیشنهاد می کنم این حکایت را به گردن شتر میدان محله پائین برای عبرت گرفتن دیگران نصب کنی . البته باید چشمان این شتررا هم بست تا موضوع به مخاطب تفهیم گردد .

سلام بر ح. ص
بله یکی از کارکرد های اون میدان دقیقا تشریح همین موضوع است . البته باید لیدر ها توجیه شوند و این حکایت را در قالب طنز بیان کنند .

م.عابدینی یکشنبه 20 شهریور 1390 ساعت 05:26 ب.ظ

سلام بسیار جالب و آموزنده بود.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد