شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

دختر 9 ساله امام جواد(ع) با قلب ها ی زائرینش چه می کنه ؟!!

 

امشب مهندس گلستانی پیکر تراش و حجار  چیره دست کرجی بعد از نصب سنگ زیر ضریح مرقد مطهر بی بی زبیده خاتون (س) در حالی که اشک در چشم داشت به من گفت آقای مرادی لذتی که در این کار دیدم در کار ساخت مجسمه های هتل داریوش  کیش با آن عظمت ندیدم . با توجه به اینکه حجم کار و هنر نمایی ما در آنجا بسیار زیادتر از این کار بود ولی فکر می کنم خدا توفیق خاصی به ما داده است که قسمتی از هنر خود را وقف اهل بیت عصمت و طهارت نمائیم . استاد گلستانی  همچون دیگر زائرین آن دردانه امام جواد (ع ) دیگر نمی تواند خاطره امامزاده بی بی زبیده خاتون (س)  را از دلش خارج کند .

به راستی دختر 9 ساله امام جواد (ع) با قلب های زائرینش چه می کند که اینگونه شیفته  آن حضرت می شوند  ؟

شما خاطره ای از زیارت بی بی دارید؟

  

م. مرادی نراقی یکشنبه 6 اسفند 1385 ساعت 11:23 ب.ظ
نظرات 4 + ارسال نظر
مینا پنج‌شنبه 17 اسفند 1385 ساعت 11:23 ب.ظ

سلام
اصلیت من هم نراقیست . از بی بی زبیده خاتون (س) خیلی خاطره دارم . از اون بچگی که می اومدم و کاشی های شکستۀ گنبدش رو که هنوزم دارم جمع می کردم تا حالا که به محض رسیدن به نراق قبل دیدن عمه و عمو و ... دلم می خواد یه راست برم پیش بی بی (س) . من از بی بی (س) خیلی چیزا گرفتم ، یعنی هر چی خواستم بهم داد . اربعین ۲ سال پیش بود که از نراق پیاده رفتیم پا بوس بی بی (س) . وقتی برگشتم تهران دیدم مشکلم حل شده . دوشنبه از همین جا نذر کردم اربعین بیام نراق باز هم پیاده برم زیارت و از بی بی (س) بخوام که از خدا بخواد یه کار خوب پیدا کنم. شاید باورتون نشه اما من در عرض دو روز تو یه شرکت استخدام شدم . حالا دلم می خواست بیام و از بی بی تشکر کنم . اما متأسفانه مامانم مریض شده و من هیچ جوری نمی تونم بیام . فقط میخوام ازتون خواهش کنم وقتی می رید زیارت بی بی ، از طرف من هم نایب الزیاره باشید و از بی بی (س) تشکر کنید . به بی بی بگید انشاءالله بتونم در اولین فرصت خدمتشون می رسم .
التماس دعا . امیدوارم بی بی خودش کمکتون کنه .

بعد منزل نبود در سفر روحانی . سر کار خانم رزاقی با مطلب قشنگت اشک من رو در آوردی امیدوارم که با دعای خیر بی بی مادرتون هر چه زودتر خوب بشه و خودتون برای عرض ادب تشریف بیاورید بنده هم به نوبه خود از طرف شما و تمامی علاقه مندان نائب الزیاره خواهم بود .
برادر کوچک شما
محمود مرادی نراقی

بهروز چهارشنبه 16 اسفند 1385 ساعت 07:04 ب.ظ http://www.parvaznet.com

اون نظر اول نظر من هم بود . دلم یه ذره شده برای بی بی . خیلی دوست داشتم اربعین می تونستم اونجا باشم ولی حیف که نمی تونم . از همه التماس دعا دارم . کاشکی توفیق زیارتش را بیشتر از اینا کسب کنم . از این راه دور خدمت بی بی عرض ارادت دارم .
السلام علیک یا فاطمة الصغرا یا بی بی زبیده (س) بنت امام محمد جواد(ع)

محمود دوشنبه 7 اسفند 1385 ساعت 11:15 ب.ظ

من فکر می کنم بی بی بچه های خودش را یه مدت در محبتش غرق می کنه و اونا را به اطراف جهت انجام ماموریت های خاص گسیل می دارد ه ولی اونا یه روزی دوباره دور هم با همون اخلاص شب های جمعه و خوردن سیب زمینی با تخم مرغ و دعای ندبه صبح جمعه جمع میشن .

خادم بی بی دوشنبه 7 اسفند 1385 ساعت 06:46 ب.ظ

یادش بخیر مثل اینکه همین دیروز بود با بچه ها هر هفته شبهای جمعه حرم بی بی
هنوزم یادش می افتم اشک تو چشمهام جمع میشه روزگار بدیه همه بچه ها رفتند دنبال زندگی و آنچه موند خاطرات زیبا از شبهای جمعه حرم بی بی
نمی دونم چهجاذبه ای داشت که هر هفته ما را می کشوند اونجا .
واقعاً بی بی زبیده (س) مظلومیه که همه زائران محبت خاصی به ان پیدا می کنند
البته بچه ها هر کجا باشند ضمن اینکه دلشون با بی بی زبیده‌(س) است همیشه خاطره های شبهای جمعه را فراموش نمی کنند و هروقت نراق می ایند حتماً زیارت می روند
دوست دارم آخر کلام هم صدا با همه دوستهام بگم
السلام علیک یا فاطمة الصغرا یا بی بی زبیده (س) بنت امام محمد جواد(ع)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد