شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

دو دستاورد جدید برای شهر !!!

 

علمای علم روان شناسی اعتقاد دارند که وقتی فشار های عصبی زیاد میشه باید موقعیتی فراهم کرد تا انسان با صدای بلند فریاد بزند و این تخلیه انرژی موجبات آرامش او را فراهم کند .

این مقدمه را نوشتم که کاربران محترم از مطالب مایوس کننده من ناراحت نشوند و به من حق بدهند که اینها را می نویسم بلکه قصه خودم را با آنهاشریک شوم تا تحملش برایم آسانتر گردد.

 در پی روند رو به رشد حذف امکانات شهر در این چند سال اخیر  از جمله اداره گاز ، نمایندگی تربیت بدنی ، نمایندگی آموزش و پرورش ، حذف دبیرستان دخترانه و پسرانه  ، اداره برق ،داروخانه ، اداره جهاد کشاورزی و درمانگاه شبانه روزی اخیرا شنیده می شود در تکمیل این پروسه بانک صادرات شعبه نراق و مدرسه راهنمایی شبانه روزی هم قرار است به زودی از نراق گرفته شوند .

چند سالی است که خودم را عادت داده ام خاطرات کاری خود را روزانه یادداشت می کنم تا در آینده قسمتی از تاریخ شهر نراق از دل این خاطرات استخراج گردد. تصور می کنم که مثلا 30 سال آینده چه خانواده هایی باید برای کم کاری پدران خود و کارشکنی هایی که آنها به لحاظ ضعف شخصیت و حب جاه و مقام از خود نشان داده اند ننگ رفتار آنها را تحمل کنند . برای مثال مدتی پیش با چند سال کار بر روی یک شخصیت خیر نراقی که در کار خود آدم بسیار توانمندی هم است موفق شدیم او را به نراق دعوت کرده  تا بتوانیم از توان تخصصی و اجرایی و مالی او در شهر استفاده کنیم که متاسفانه یکی از همین آدمهایی که ذکر کردم چنان برخوردی با او کرد که اون بابا رفت و دیگه پشت سرش را هم نگاه نکرد .  

از توان و علاقه این فرد همین بس که او تصمیم داشته به تنهایی در سال 52 جاده امامزاده زبیده خاتون (س)را آسفالت نماید و متاسفانه بعد از انجام زیر سازی در همان سالها هم به دلیل مشکلات فوق در آن زمان از کار کردن در نراق منصرف می گردد .

با این اوصاف شما جای من بودید فریاد نمی زدید ؟

خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااایا ما را بکش یا اونها را !!!

 

 

نظرات 5 + ارسال نظر
یه دوست سه‌شنبه 13 آذر 1386 ساعت 03:35 ب.ظ

روزها میگذرد حادثه ها می آیید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم

ققنوس شنبه 10 آذر 1386 ساعت 02:45 ب.ظ

مانده ام سخت عجب در این نکته که به حال مظلومیت نراق مویه کنم یا بدان زهرخند زنم .وا مصیبتا بر این غم عظمی . فاضلین نراقیین ، آجرک الله فی المصیبه الکبری. کجایید که روزگار غبار اندود شهرتان را از نزدیک بازبینی نمایید و شادمانی باسازی منازل مبارکتان را بر ناوکهایی از غم واندوه سوار سازید و با آن رهسپار شوید .
آیا براستی تقدیر و مشیت الهی است اینگونه زیستن برای مردمان شهرتان ؟ امیدوارم که این زمزمه را از دهان مبارک شما خوبان نشنوم که (( خود کرده را تدبیر نیست )) . حلاوت و شیرینی ساخت حوزه علمیه و برق رسانی به حرم مطهر بی بی زبیده خاتون را کدام نامردمان کوته فکری سعی دارند بر مرمان شهر تلخ کنند . براستی نراق شهری با این همه قدمت و صفا و صمیمیت لایق کم کاری و خیانت است ؟ متاسفم

فاکس نیوز شنبه 10 آذر 1386 ساعت 02:19 ب.ظ

به به ، چشم مسئولین شهرمان تا صبح قیامت یکی یکی روشن ، دست مریزاد به همت والای مسئولین که عاشقانه و فداکارانه برای نراق خدمت میکنند و واقعا هیچ چشمداشتی به مقام و ریاست و چاپلوسی در پیشگاه مقامات شهرستان ندارند . جای بسی تشکر است که فقط مسئولین شهر ما دلسوز بیت المال هستند و به هیچ وجه راضی نمی شوند ذره ای از بودجه عظیم مملکت در شهر نراق به هدر رود زیرا این بودجه می تواند پاداش خوش خدمتیهای انها را فراهم کند . بار دیگر اقدامات مرعوبانه مقامات نراقی را به همه همشهریانمان تبریک و تسلیت میگویم .تبریک به دلیل مفت خوری و سو استفاده از صفوف اول نمازهای یومیه و احساسات پاک مردم در انتخاب این عده از مسئولین و تسلیت به عموم مردم که تمامی نگاههایشان به دست افرادی است که اب به اسیاب غریبه می ریزند و در راستای نابودی نراق در لوای نقابی از فریبکاری و ریا قدم بر میدارند . امام حسین (ع) در روز عاشورا فرمودند : اگر دین ندارید لااقل آزاد مرد باشید ..((قابل توجه عده ای از مسئولین شهر ))

گل شنبه 10 آذر 1386 ساعت 01:55 ب.ظ

درد دل مارا تازه کردی داش محمود
من نمیدونم باید چی گفت غیر از احساس تاسف

گل جان
چرا همه درد دل ها را ما تحمل کنیم شما هم در کشیدن آن سهیم باشید .

سعید جمعه 9 آذر 1386 ساعت 01:09 ب.ظ

حاجی جان مادرت تو یکی دیگه آیه یاس نخون و نگذار که تنگ نظران از صحنه خارجت کنن . تو خودت همیشه می گفتی که تو یک مبارزه اگه درست عمل کنی میشه حرف را زمین ضد و برای رسیدن به هدف های بزرگ سختی های بزرگی را هم تحمل کرد . اینطور که می نویسی بند تو دل آدم پاره میشه که نکنه تو را هم خسته کرده اند . به قول شما همین آدم های تنگ نظر و شیفته قدرت و پست دستشون برا ی مردم رو شده و مردم خوب میفهمن که اگه بخواهن هم نمی توانند برای نراق کاری بکنند چون سواد و تخصصش را ندارند . برات بهترین ها را آرزو دارم و می بینم روزی را که به صداقتی که در رفتار خود داری پدر همشون را دربیاری .
آینده از آن تو است چون خودت را وقف خدمت به مردم کردی و به جای شعار از خودت عمل نشون دادی .

سعید جان
کی گفته من خسته شدم تازه اول کاره تا یک سری آدم را سکته ندم و راهی قبرستان نکنم دست بردار نیستم .
میگی نه بشین و تماشا کن .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد