شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

در هر سه حالت برنده این بازی عباسی نخواهد بود !!!

تقریبا سه  سال  پیش شرکت ملی  گاز قصد انتقال یک خط فشار قوی انتقال گاز از کنار شهر دلیجان را داشت که با مخالفت شدید مسئولین این شهر مواجه شد . در همین راستا سیل نامه و طومار های هدایت شده بود که استانداری ، نهاد ریاست جمهوری ، مجلس ،وزارت نفت و شرکت ملی گاز را درنوردید و از قرار معلوم شرکت مورد نظر به این نتیجه رسید  اگر اجرای این پروژه با رانتی که این شهر در  مجلس از آن برخوردار است بنا به هر دلیل به تاخیر بیفتد میلیارد ها دلار کشور ضرر خواهد کرد ،لذا تصمیم گرفته شد6 میلیارد تومان به شهر دلیجان  پرداخت گردد .

 این سکه بر خلاف عرف رایج  سه رو داشت. افرادی این روزها با انگیزه خاص تنها یک روی آن را به مردم نشان می دهند و  در کارنامه افتخارات خود بیان می کنند: ما توانستیم 6 میلیارد تومان بودجه برای شهرمان جذب کنیم و درآینده این مبلغ در رشد شهر تاثیر بسزایی خواهد داشت و محلات دیگر با این اعتبار و اعتبار سفر ریاست جمهوری به گرد دلیجان هم نخواهد رسید . 

اما روی دوم این سکه  خفت گیر کردن دولت  و به خطر انداختن منافع ملی برای رسیدن به منافع شخصی و محلی بود .افرادی معلوم الحال  امروز از جهل ، عدم اطلاع،درک صحیح  وقایع و تحریک حس ناسیونالیستی مردم سوء استفاده کرده و این عمل ننگین خود را که باج خواهی به روش مدرن و پیش رفته آن است به سوژه ای تبلیغاتی برای رسیدن به منصب تبدیل کرده اند. 

 باید به آنها گفت : شاید امروز اقبال عمومی و بخت یارتان باشد و سوار بر اسب احساسات مردم بتازید ولی در آینده که افکار عمومی از تیغ سانسور شما گریخت نه تنها برای خدا بلکه برای وجدان های همین مردمی  هم که سنگ آنها را به سینه می زنید جوابی نخواهید داشت . مگر پیشرفتی که به قیمت نابودی دیگران تمام می شود افتخار دارد ؟

امسال قطع گاز بسیاری از شهر ها نشان داد اجرای خطوط  انتقال و پروژه های گازرسانی تا چه اندازه حیاتی و ارزشمندبوده و هست . کودکی که در استان های شمالی  یا در اردبیل در سرمای 20 درجه زیر صفر از سرما به خود می پیچد و خواب به چشم ندارد اگر امروز ما به هر دلیلی او را  نمی بینیم یا نمی خواهیم ببینیم خدا که او را  می بیند!! و همان خدا برای برچیدن بساط ظلم کافی است .  

اما روی سوم سکه به نر نشستن آن است که کاری سخت ولی شدنی است . در حال حاضر با درایت مسئولین شرکت گاز فعلا سکه به نر نشسته است . درشکل سوم مدیران شرکت گاز قول می دهند 6 میلیارد تومان پرداخت کنند، ظاهرا با پرداخت 100 میلیون تومان فشار های سیاسی بر اجرای پروژه را کم و آن را اجرا می کنند وچنان با سیاست زمان پرداخت را به تاخیر می اندازند که دیگر امکان فشار سیاسی از طرف مقابل وجود نداشته باشد.  خبر ها حکایت از این دارد که نماینده مجلس این روزها  متوجه شده که چه کلاهی بر سرش رفته لذا تمامی توان خود را برای خواباندن سکه به سمتی  خرج می کند که خود تمایل به آن دارد ولی در هر سه حالت برنده این بازی عباسی نخواهد بود !!!

نظرات 12 + ارسال نظر
بهروز شنبه 27 بهمن 1386 ساعت 03:20 ب.ظ

با سلام و عرض ارادت خدمت شهروند و آقای مرادی عزیز و دیگر دوستان
راستش را بخواهی اگه سیستم بازدید کنندگان لاگ داشته باشه می تونی به راحتی بفهمی که من به جز یک هفته گذشته که مرخصی بوده ام قبلش تقریبا هر روز به وبلاگ سر زده ام ولی کامنت نذاشته ام .
الان هم ۷-۸ خط اضافه تر نوشته بودم ولی دوباره پاک کردم .
حرفهایی که می خوام بزنم نمی تونم به زبان بیارم یا بنویسم . پس فعلا سکوت می کنم .

کاش در دهکده عشق فراوانی بود
توی بازار صداقت کمی ارزانی بود

سکوت قوی ترین فریاد است !!!

شهروند پنج‌شنبه 25 بهمن 1386 ساعت 03:35 ب.ظ

چند وقتیه از بهروز خبری نیست
نمی دونی چرا سر نمی زنه ؟

من هم از ایشان خبری ندارم . شاید وبلاگ را قابل برای ابراز عقاید خود نمی دانند . بهروز به خاطر شرایط کاری نگاهی از بالا به مسائل دارد و دیدگاه وبلاگ عکس آن است (نگاه از پائین) لذا شاید این تفاوت دیدگاه باعث قطع ارتباط شده باشد .

روستایی چهارشنبه 24 بهمن 1386 ساعت 07:52 ب.ظ

برادر گرامی جناب آقای مرادی
با سلام مجدد
من قصد جسارت به جنابعالی را ندارم و مجددا می گویم به صداقت جنابعالی ایمان دارم و اصلا نظر بنده این نبوده است که شما دروغ می گوئیدو یکی از دلایلی که من نام نمی برم و کلی می نویسم این است که شاید افراد یا فردی که منظور نظر من است راضی نباشد نام اورا ببرم درصورتی که دفاع خودرا از فرد مورد نظر می توانم به اثبات برسانم که خود جنابعالی یا دیگر اعضاء محترم وبلاگ به یقین برسید. فردی که منظور من است خدمات ارزنده ای در سازمانی که مدیریت آن رابعهده داشته است انجام داده است و حتی در مقابل فرماندار وقت ( آقای سرابادانی ) و دارودسته او شجاعانه ایستاد و به جرات می توانم بگویم از کسی واهمه ای نداشت و بدون حامی خدمات شایانی ارائه نمود.
به هر حال باز هم عرض می کنم که به صداقت شما ایمان دارم و خدای نکرده برداشت سوئی نکرده باشید . و اینکه بنده برخی از نوشته های جنابعالی را گفتم قبول ندارم بیشتر در خصوص رعایت شان و شئون افراد و توجه به ارزشهاست

دوست عزیز
سلام
در زمان سرآبادانی وبلاگ راه اندازی نشده بود و قبول دارم که بچه های ارزشی زیادی در سطح شهرستان به زحمت افتادند و ما هم به عنوان یک عضو کوچک از این مجموعه کم زجر نکشیدیم .
هنوز هم تبعات برخی گزارش های نادرستی را که سر آبادانی بر علیه ما تهیه کرد را داریم متحمل می شوم .

گل چهارشنبه 24 بهمن 1386 ساعت 07:11 ب.ظ


بگو قضیه ناحیه صنعتی چیه که دارن میگن؟؟؟؟؟///
حقیقت داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟/////
من که باور نمیکنم

سلام
جریان کاسه ماست است و شیره تا یک سال دیگه !!

روستایی چهارشنبه 24 بهمن 1386 ساعت 06:34 ب.ظ

با عرض سلام مجدد خدمت برادر عزیزم آقای مرادی
از اینکه به مطالب اینجانب توجه کرده و پاسخ داده اید تشکر می کنم و با تائید مجدد برخی از مطالب جنابعالی باید عرض کنم که
اگر قرار باشد ما هم مثل آنها رفتارکنیم پس فرق ما با آنها چیست؟
ما همه به فرموده امام راحل عظیم الشان موظف به ادای تکلیف هستیم . همین روشنگری شما یک تکلیف است ولی بنده اعتقاد دارم بایستی شان و شئون افراد رعایت شود.و خدای ناکرده مغرضانه یا ... نباشدهرچند با خصوصیات اخلاقی که ازشما سراغ دارم یقین دارم که به ارزشهای اخلاقی پایبند و انسان مخلصی هستید.البته من آدم چاپلوسی نیستم و این نظر قلبی حقیر می باشد. و این را هم بگویم که از پاسخهای جنابعالی قانع نشدم . وباز هم مطرح می نمایم چرا از مسئولین خدمتگزاری که خالصانه انجام وظیفه می کردند و اهل روستاهای همجوار بودند حمایت نشد. تا جایی که بنده اطلاع دارم واز یکی از همولایتی هایم شنیدم بعد از انتخاب فرماندار جدید پیشنهاداتی در خصوص انتخاب بخشدارشدکه یکی از این پیشنهادات معرفی یکی از مسئولین وقت که هم اهل روستا بود و هم از توانمندیهایی که بایستی یک بخشدار داشته باشد برخورداربود و هم از بچه های جبهه و جنگ بود بعنوان بخشدار انتخاب شود ولی اطرافیان و مشاورین فرماندار نگذاشتند البته خدا را گواه می گیرم نه بخاطر اینکه فرد مورد نظر از همولایتی های من می باشدولی سئوال بنده این است که چرا چه در زمان مسئولیت این روستائیان گمنام در یک شهر فوق العاده ناسیونالیست توسط شما و افراد ی مانند جنابعالی حمایت نشد؟
هرچند لازم به یادآوری است که آقای فرماندار هم از خانواده معظم و معزز شهداست و قابل احترام است .
در پایان ضمن تشکر مجدد و عرض تسلیت سالروز شهادت حضرت رقیه (س) دخت گرامی حضرت امام حسین (ع) برای جنابعالی آرزوی توفیق و سرافرازی دارم .
ارادتمند شما و ملتمس دعا

دوست عزیز روستایی
من هم ایام را خدمت شما تسلیت عرض می نمایم .
کلی گویی کار خیلی سختی نیست من چندین بار مطلب شما را خواندم تا منظورتان را دریابم ولی انصافا نتوانستم .
مطالبی که ما می نویسیم یا دروغ است یا حقیقت دارد .
اگر شما دلیلی بر دروغ بودن آنها دارید بیان بفرمائید ولی اگر حدس می زنید که شاید دروغ باشد و مغرضانه است این به خود شما بستگی دارد .
جریان انشاء الله گربه بود را که می دانید .( سگ نجس وارد منزل می شود و لباس طرف را کثیف می کند چون طرف حال ندارد آنرا تمیز کند می گوید انشا ء الله که گربه بود . )
فردی که مورد نظر شما است و ما او را حمایت نکردیم را نمی شناسم ولی همانطور که قبلا نوشتم پست ریاست شورای شهرستان را در این دوره برای جاسبی ها (آقای محمدی )‌ حفظ کردیم .

شهروند چهارشنبه 24 بهمن 1386 ساعت 05:31 ب.ظ

نگفتم مردم می گن این یارو سیده
گناه داره
بهش رای می دن ؟
خدا عوض عباسی را بهش بده
باجم : حوجم حنوطش کنم
****
شنیدم شما نراقی ها هم که بالاخره دارای شهرک صنعتی شدید .
البته مسکن خوبیه تا انتخابات تموم شه
بازم دم عمو عبدالله گرم
اگه الکی هم بود یه کلنگ زد

من به هر چی آدم عوضیه باجم بوات بسبه گنا

عشق من نراقه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه .
بالاخونه تو باغه ه ه ه ه ه ه ه ه ه ه .
باغ عزیز

روستایی سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 08:07 ب.ظ

با سلام خدمت برادر گرامی جناب آقای مرادی
مطالب شما در وبلاگ واقعا خواندنی است . البته من یک روستایی ساکن شهر هستم نه نراقی هستم نه نراقی .
البته به جنابعالی بعنوان یک نیروی ارزشی ارادت دارم . نمی گویم همه مطالب شما صحیح است ولی تقریبا مطالبی که درباره آقای عباسی نوشته اید بنده قبول دارم . ایشان فرد مناسبی برای نماینده مجلس نبوده و نیست و در عین حالی که نماینده شدن هم براساس محلاتی یا دلیجانی یا نراقی یااز توابع این دو شهرستان و یا از شهر دیگری نمی باشد. چرا که انتخابات یک بحث ملی است و ملاک و معیار قانون و انتخاب اصلح می باشد ضمن اینکه رهنمودهای حضرت امام و مقام معظم رهبری چراغ روشنگری برای ما می باشدکه جنابعالی و مردم عزیز ما براین موضوع یقین دارند. و به نظر حقیر که جنابعالی نیز اشاره فرموده اید مردم بهترین ناظر بر مدیران و مسئولین می باشند . اگر کسی واقعا به نظام و مردم و خون شهدا خدمت می کند بایستی حمایت شود و اگر کسی خدای نکرده به نظام و مردم و خون شهدا خیانت می کند بایستی ...... علی ای حال به نظر اینجانب مشکل ما سکوت در مقابل بیعدالتی و ظلم است . گلایه اینجانب نیز این است که در سطح شهرستان مسئولین خدمتگزار و گمنامی بوده اند که برخی از انها را چون روستایی بوده اند و من از نزدیک می شناختم ولی متاسفانه حمایت نشده اند . چرا؟
یک خواهشی از جنابعالی داشتم و آن اینکه هرچند اینجانب در مقدمه عرض کردم آقای سید حسن عباسی را قبول ندارم ولی در درج مطالب برای ایشان مخصوصا جنابعالی بعنوان مدیریت محترم وبلاگ دونکته را مد نظر قراردهید:
۱ـ رای مردم و اینکه هنوز ایشان نماینده قانونی است
۲ـ سادات بودن ایشان که سفارش پیامبر گرامی اسلام (ص)
درباره احترام به سادات را جنابعالی بهتر می دانید.

با تشکر و ملتمس دعا

سلام دست عزیز روستایی
از اینکه سری به وبلاگ ما زدیدید متشکرم .
بسیار خوشحال شدم از اینکه وبلاگ شهر نراق را برای ابراز نظر و عقیده خود انتخاب نمودید .
همچون تمامی روستایی های عزیز صفا و صمیمیت و صداقت در بیانتان موج می زند و این قابل تقدیر و احترام است .
هنوز به اصولی همچون احترام به آرای مردم و سیادت افراد پایبند هستید . اما این سوال مطرح می شود که آیا دیگران هم مثل من و شما فکر می کنند ؟
آیا کسی که به اعتبار رای مردم قدرت را به دست می گیرد بین یک دهاتی کلاه نمدی و یک کارخانه دار تفاوت قائل نیست ؟
آیا خود برای اینکه سیادت و عدالتش زیر سوال نرود حضرت علی را الگوی خود در رفتار و کردار کرده است .
آیا آنها عقیل های خود را داغ کردند یا اینکه بر مسند قدرت نشانند؟
آیا در بین روستائیان با سواد فردی نبود که بخشدار شود تا با درد آنها آشنا تر باشد ؟
یک ماه تمام آقایون با انواع حیله ها و تهدید ها کار کردند تا رئیس شورای شهرستان دلیجانی انتخاب شود که الحمد الله موفق نشدند.
یک سال پیش به روستای هستیجان رفتم کشاورزی از اقوام خود را دیدم که بر سر جوی آب گریه می کرد و می گفت حاصل چندین سال زحمت خود و پدرم دارد به خاطر بردن آب این روستا به دلیجان خشک می شود و هیچ کس هم به داد ما نمی رسد .
همین آقایون وقتی به رای مردم احتاج دارند اگر گاو یک روستایی مرده باشد آن را بهانه ایی برای عرض تسلیت و ابراز ارادت می کنند ولی وقتی به قول معروف درازگوششان از پل گذشت . تا چهار سال دیگر پشت سرشان را هم نگاه نمی کنند .
برادر عزیز اگر شما هم جای من بودید و از این همه ظلم و بی عدالتی اطلاع داشتید کوتاه نمی آمدید . چرا ما تا الان سکوت کردیم ؟
چرا حالا تکلیف خود را اطلاع رسانی می دانیم ؟
اگر شما ندانید که در این مدت چهار سال چه اتفاقاتی افتاده است چگونه می خواهید فرد اصلح را انتخاب کنید ؟‌
به نظر شما تا چه زمانی باید صبر کرد ؟
تا وقتی که دوباره ایشان با شال سبز و عصایش مجلس هشتم را درنوردد.!!!!
.

سهیل از تهران سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 08:22 ق.ظ

من از تمامی کسانی که برای پیشرفت شهر نراق زادگاه پدریم تلاش می کنند تشکر می کنم . بخصوص اعضاء‌شورا و شهردار و آقای مرادی.
امسال عید ما میهمان شما هستیم با خانواده اگر کاری از دست ما بر می آید دریغ نفرمایید .
من در تهیه و چاپ بروشور می توانم کمک فکری و مالی نمایم .

سهیل جان سلام
همین که تصمیم دارید تعطیلات عید را در نراق بگذارنید جای شکر دارد و امیدواریم که تمامی نراقیها مانند شما به زادگاه و وطن خود عشق بورزند .

جواد سه‌شنبه 23 بهمن 1386 ساعت 08:04 ق.ظ

سلام لطفا از پشت پرده های کارهای عباسی و زد و بند هایی که داشته بیشتر مطلب بنویسید. شما وظیفه شرعی دارید کاربران را در جریان واقعیت ها قرار دهید . شنیدم عباسی برای خوش آمد جاسبی و اینکه مجوز دانشگاه دلیجان را بگیرد در ندادن ۲۰۰ میلیون تومان عوارض شهرداری نراق نقش داشته .

جواد
سلام
احساس تکلیف در خصوص دانستن حق مردم است انگیزه کار برای ما در این عرصه می باشد .
چند وقت پیش در خصوص عملکرد ایشان با مسئولی صحبت می کردم ایشان به نکته خوبی اشاره کردند که هر چه باشد مردم او را انتخاب کرده اند . از همان لحظه به این فکر افتادم اگر بخواهد اصلاحی صورت بگیرد باید از خود مردم شروع شود . اگر مردم انتخاب درستی داشته باشند این موارد پیش نخواهد آمد . نمی توان انتظار داشت که ما با هر سلیقه و گرایشی فردی را بفرستیم مجلس و انتظار داشته باشیم دستگاه های نظارتی او را کنترل کنند تا به خطا نرود . خود مردم بهترین فیلتر برای نماینده شدن افراد هستند .
در عدم پرداخت عوارض توسط دانشگاه آزاد هم باید بگویم متاسفانه این مجموعه چنان قدرتی در سیستم اجرایی کشور پیدا کرده است که می تواند به نفع خود قانون تصویب کند .
لابی دانشگاه آزاد که کمتر از لابی شهرام جزایری نیست ! وقتی یک جوان ۳۰ ساله بتواند چندین نماینده مجلس را در کنترل و هدایت خود داشته باشد دانشگاه آزاد نمی تواند !!!‌
پشت پرده سیاست خیلی خبر ها است ولی باید ظرفیت تحمل دیدن و شنیدن آن را داشته باشی .

.م .ب دوشنبه 22 بهمن 1386 ساعت 04:29 ب.ظ

جناب آقای مرادی
ما دلیجانی ها بخشی از نظرات شما را که عباسی در حد اندازه نمایندگی مجلس نیست قبول دارم و به این نتیجه هم رسیده ایم که دیگر ایشان نباید به مجلس بروند و با توجه به اطلاعاتی که بنده از سطح فعالان شهر دارم در بین کاندید ها اگر نگویم کمترین به جرات می توان گفت یکی از افرادی است که شانس کمی دارد. امااگر منصفانه و منطقی فکر کنیم محلاتی ها هم دلشان به حال ما نسوخته است . اگر رای بیارند پنبه خودشان را در مجلس خواهند زد لذا من از شما و تمامی نراقیهای فهیم تقاضا دارم کدورت ها را کنار گذاشته و این موقعیت حساس را از دست ندهیم .
در ضمن به عنوان یک دلیجانی از اقدام مسئولین شهر دلیجان بخصوص اعضاء شورای دوم که اسم خیابان فاضل نراقی را عوض کردند تاسف می خورم و شما دیدید که در دور سوم هیچ کدام از آنها به شورا راه پیدا نکردند .
این مطلب رانوشتم چون می دانم شما به این موضوع حساس هستید . اگر صلاح می دانید آنرا در معرض دید عموم قرار دهید .

م ب
سلام
از ارتباطی که با وبلاگ برقرار نمودید متشکر امیدوارم تداوم داشته باشد .
اگر اعتقاد بنده را در خصوص نماینده مجلس بخواهید بدانید باید به عرض مبارکتان برسانم اصلا مجلس محلی برای کار کردن منطقه ایی نیست . یک مجموعه کلان است که هر تصمیم آن بر کل کشور تاثیر دارد . تمام شعارهای منطقه ایی و محلی که نمایندگان مطرح می کنند از این منظر قابل نقد است . لذا انتظار دارم خوانندگان وبلاگ مصالح نظام را فدای مصالح شهر و شهرستان نکنند . هرچند که خیلی سخت است ولی باید به این درجه از رشد سیاسی برسیم .
وقتی که معیار ما برای رای دادن رفاقت ، فامیلی ، قوم و قبیله ایی ، جناحی و منطقه ایی است نباید انتظار داشت مجلس کارامد باشد . این می شود که به قول مقام معظم رهبری نماینده در مجلس لگد می زند و عربده می کشد .

مهرداد یکشنبه 21 بهمن 1386 ساعت 02:57 ب.ظ

سلام خسته نباشین...من هم شخصا به عنوان یک دلیجانی که دوره قبل عضو هیئت مرکزی ستاد سید حسن عباسی بودم عملکرد ۴ ساله ایشان را بسیار ضعیف می دانم...البته این روزها اکثر کارشناسان بر این عقیده هستند که عزیزالله ابراهیمی بهترین گزینه است و طرفداران ایشان رو به افزایش است.ما هم به دلیل مردمی بودن عزیزالله ابراهیمی و عدم حزبی بودن ایشان این گزینه را انتخاب کرده ایم.به امید موفقیتشان.

سعید یکشنبه 21 بهمن 1386 ساعت 12:07 ب.ظ

حاجی من از این موضوع اطلاعی نداشتم ولی اگه چنین باشه باید به حال نظام تاسف خورد که صلاحیت این افراد را برای دور بعد تایید کردند. یا شما دروغ می گویی و یا اینکه هیات های نظارت و اجرایی قدرت درک و تحلیل درستی ندارند . اگر واقعا چنین باشد شورای نگهبان نباید اجازه بدهد که چنین نماینده ایی که منافع ملی را فدای منافع محلی می کند و یک چنین پروژه ای را دستاویز سر کیسه کردن دولت می کند مجددا وارد مجلس شود . پس این دستگاه های نظارتی و اطلاعاتی چه می کنند و این استعلام های چهار گانه به چه دردی می خورد .
واقعا توی این کشور کسی نیست که بنشید رفتار نمایندگان را تحلیل کند تا به نتیجه برسد این افراد به درد کار مجلس می خورند یا نه ؟
روزگاری بر دنیا قانون جنگل حکمفرما بود لذا هر کس زور بازو داشت کارش پیش بود . حالا با چندین هزار سال تمدن تازه به این نتیجه رسیده ایم که قاعده بازی همان قاعده است ولی ابزار تفاوت کرده امروز یک نماینده مجلس با زور نمایندگی خود باج گیری می کند .
خدا به داد ما برسد . اینجا است ارزش تعهد بر تخصص خود را نشان می دهد . اگر افراد تعهد نداشته باشند از تخصص خود برای لگدکوب کردن اقشار مستضعف استفاده می کنند .
عباسی واقعا برای کودکی که شما از آن نام بردید چه جواب دارد ؟‌
شاید این تکیه کلام معروف خودش که خدا همین نزدیکی ها است !!!!

سعید جان
وظیفه شما به عنوان یک عضو از این خانواده تحقیق و مطالعه برنامه های نمایندگان است . به قول مقام معظم رهبری افرادی که صلاحیت آنها تایید می شود از حد اقل صلاحیت ها برخوردار هستند شما ها باید در بین افراد به کسانی رای بدهید که بیشترین صلاحیت را دارد . رد صلاحیت ها هم خود تبعاتی دارد که در کل کمتر از تایید نیست .
اگر اطلاع رسانی درستی صورت بگیرد نباید از انتخاب مردم وحشت داشت . وقتی مردم اشتباه می کنند که اطلاع درستی از افراد و برنامه ها و عملکرد ها ندارند . همین مردم به بنی صدر با اکثریت رای دادند و شعار صد درصد بنی صدر مطرح بود ولی وقتی که اطلاع رسانی درستی صورت گرفت با خفت از کشور بیرونش کردند .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد