شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ
شهر من نراقmoradi naraghi

شهر من نراقmoradi naraghi

به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم و خواهم گذشتُ تا تو باشی برای همیشه در تاریخ

تبیین نظریه چرخش نخبگان در شهرستان !


پاره تو اندیشمند ایتالیایی اعتقاد دارد که حکومت همیشه در دست نخبگان است و انقلاب ها منجر به چرخش نخبگان  در اجتماع می شوند . توده هم وظیفه دارد که راه را برای حکومت نخبگان هموار کند .در  یک جامعه  مبتنی بر دموکراسی و مردم سالاری دینی  انتخابات این اجازه را می دهد که نخبگان قدیمی جای خود را به نخبگان جدید  بدون  درگیری  و خون ریزی بدهند . انتخابات مرحله نهم ریاست جمهوری مصداق واقعی یک چرخش نخبگان در جامعه  ما بود . بسیاری از تحلیل گران سیاسی اعتقاد داشتند که اگر آقای احمدی نژاد رای نیاورد   حداقل تا چهار سال دیگر  در کشور مسیر چرخش نخبگان مسدود خواهد بود .

قصد دارم  با این مقدمه و طرح چند سوال زیر باب بحثی را باز کنم که فکر می کنم برای  تنویر افکار عمومی  ساکنان شهرستان  مفید باشد . امیدورم که بخش نظرات این مطلب  پر شود از دیدگاه های موافق و مخالف .من هم قول می دهم در حد رعایت موازین شرعی و اخلاقی دیدگاه های مخالف  و موافق را اجازه انتشار دهم .  

1_ آیا   بعد از انتخابات نهم چرخش  نخبگان در سطح  شهرستان برای شما ملموس بود  ؟

2 – آیا بعد از انتخابات دهم چرخش نخبگانی در سطح شهرستان مشاهده شد  ؟ 

3- آیا واقعا چرخش نخبگان  به معنای حقیقی آن تابحال در شهرستان  صورت گرفته است ؟  

4 - آیا نخبگان حاکم فعلی منقدان  جدی  نخبگان حاکم قبلی خود بودند ؟

 

 

 

 

نظرات 9 + ارسال نظر
حبیبه مرادی شنبه 7 آذر 1388 ساعت 10:39 ب.ظ

سلام با جرات میگم اولین بار بود که وارد سایت نراق و همین طور وبلاگ شما شدم مطالب خیلی برام جالب بود از همین جا با تمام وجودم به شما خدا قوت می گم من به همه ی نراقی هاو به شما افتخار می کنم پیروز و موفق باشید.

حمید یکشنبه 3 آبان 1388 ساعت 05:23 ب.ظ http://p-r-delijan.blogfa.com

جناب آقای مرادی ! سلام در مورد مسئولیت اجتماعیتان نباید اینجا حرفی به میان آورد که البته جای تحسین و تقدیر دارد.
این سخنان همان سخنان ما نیز هست. باید دست در دست هم برای رفع این معضل چاره ای بیندیشیم و اقدامی کنیم.
موضوع نگاه کلی به روابط عمومی های دلیجان در :
http:\\p-r-delijan.blogfa.com
قابل مشاهده است.

جناب آقای رفیعی علاقه و پشتکار دو شرط لازم برای انجام هر کاری به شمار می رود که بحمد الله شما هر دوی آنها رادارید . امید دارم وبلاگ شما به رشد فرهنگ شهرستان و تغییر دیدگاه مسئولین نسبت به روابط عمومی ها کمک کند .
تحصیلات کارشناسی بنده علوم ارتباطات شاخه روزنامه نگاری است چنانچه کمکی از دست این حقیر برآید دریغ نخواهم کرد .
موفق باشید

هادی بیگی دوشنبه 20 مهر 1388 ساعت 02:24 ب.ظ http://delijanleaders.blogfa.com

منظور از هولوکاست همان نسل کشی و آبروسوزی عده ای در نورنبرگ ایران یعنی دلیجان است. باید شمارش دقیقی از تعداد نخبگانی و افراد مستعدی که توسط این چند نفر قربانی و ترور شخصیت شدند .از طرف دیگر به تعداد افرادی از نزدیکانشان که بدون کمترین صلاحیتی به جایگاه های مختلف رسیدند باید توجه کرد آنموقع عمق فاجعه معلوم می شود.
سو تفاهم نشود بنده در مساله هولوکاست اصلی با رئیس جمهور موافقم و منظور از کاربرد هولوکاست استعاره و اشاره به روش به کار گرفته شده است.

سلام
ممنون از راهنمایی شما .
باید به این موضوع توجه داشت که نخبه واقعی برای نخبه کشان هم طرح و برنامه دارد وگرنه باید در نخبگی آن شک کرد. اعتقاد بنده این است که نخبگان را می توان محدود کرد اما نمی توان کشت .
پس با این دیدگاه می توان امیدوار بود که نخبگان بتوانند کاری در شان مردم و خودشان انجام دهند .
همین که چند نفر وبلاگ نویس گمنام کاری کرده اند که برخی به ظاهر نخبگان حاکم دور از چشم زن و بچه خود ساعت ها در وبلاگ ها پرسه می زنند تا ببینند درباره آنها چه نوشته اند نشان از این دارد که خیلی هم نسل کشی نخبگان واقعیت ندارد .
شیخ باز هم شما لباسی بر تن دارید که خیلی ها به احترام آن هم که شده مراعات می کنند و تریبونی که از طریق آن بتوانید دیدگاه های خود را به اطلاع مخاطبان خود برسانید . تصور کنید یک جوان تازه به دوران رسیده که از بد حادثه یک پیراهن آستین کوتاه هم پوشیده و کمی هم به موهایش ژل مالیده بخواهد حرف های من و شما را بزند .
چه خواهدشد !!! آینده خود و فرزندان و چند نسل بعدش را سیاه خواهد کرد که چرا یک وقت به اسب شاه گفته یابو .

شیخ با توجه به مطالعات دینی که دارید از نهج البلاغه که موعظه های زیادی برای حاکمان دارد استفاده کنید تا ما هم از این معلومات شما بهره لازم را ببریم . حتما که نباید باییم پای منبر .

... دوشنبه 20 مهر 1388 ساعت 01:28 ب.ظ

بابا وبلاگ نویس ! بابا مختصر نوییس! بابا کارشناس ارشد علوم سیاسی ! بابا چرا مباحث را قاطی کردی ! من کجا منکر خدا و معنویات شدم بحث من سر اندیشه ها و دیدگاه های اسلامی بود که ما فاقد ان هستیم خود شما اذعان داشتید که از قرن ۱۶ به بعد ما دچار تزلزل شدیم یعنی جهان اسلام ۵ قرن از تمدن عقب افتاده . حالا میشه چند تا از این کتاب های سیاسی جهان اسلام را که شما در ان تخصص دارید برای ما معرفی کنید تا برویم مطالعه در خور شما انجام دهیم ؟ در ثانی شما چرا ندیده به من تهمت ماهواره دیدن را می زنید اصلا لازم نیست شما ماهواره داشته باشید کافی هست به همین سایت خبری کشور خودمان (البته سایت های غیر دولتی مثل سایت تابناک ِ سایت خانه ملت ِِ سایت الف ِ سایت پارلمان نیوز ( البته این سایت متعلق به مجلس جمهوری اسلامی ایران بوده و به خاطر افکار دیکتاتوری فیلتر شده باز شما بگوید ما کشور مردم سالاری هستیم کشوری که سایت مجلس ان فیلتر شود چه کشور گل وبلبلی هست؟؟؟) سایت جمهوریت ِ سایت قطره و هزاران سایت دیگر ) بروید و ببیند در مملکت ما چه می گذرد ؟
شما بهتر است افکار خودتان را بازتر کنید ببیند در ایران چه می گذرد ؟ البته برای من جای سوال است که چرا کارشناس ارشد سیاسی ما این قدر از اخبار روز فاصله دارد ؟ روسیه و کشور های حاشیه دریایی خرز اجلاس برای دریایی خزر می گذارند ایران را دعوت نمی کنند؟؟؟ هوگو چاوز مسیحی را مرقد امام رضا می بریم و بهش یاد می دهیم بگوید امام زمان با مسیح ظهور می کند یک اندیشه شیعی از دهان یک مسیحی ؟ بعد از ان طرف مش هوگو عزیز با اسرائیل حیات خلوت می کند و بر ضد ما نقشه می ریزد؟؟؟ شیعیان یمن را قتل عام می کنند وایران مثل ماست نگاه می کند و المان مسیحی از شیعیان یمن حمایت می کند ؟ بعد خودمان را برای اعراب سنی فلسطین و لبنان می کشیم ؟؟؟ اعرابی که خلیج فارس ما را خلیج عربی می داننددانشمندان ما ابو علی سینا ِ رازی ِ بیرونی را عرب می دانند ِ نفت عسلویه ما را تاراج می کنند ِ جزایر گانه ما را متعلق به خودشان می کنند ِ از شهروندان ما در کشور خودشان مثل تروریست ها انگشت نگاری می کنند ِ با اسرائیل همراه با تشکیلات خود گردان فلسطین جلسه می کذلرند و به توافق می رسند ـ و هزاران کارشکنی دیگر اعراب ؟؟؟ ادعا می کنیم انرژی هسته ای حق مثل ماست از از تامین مایحتاج زندگی شهروندان ایرانی ناتوان هستیم ؟ تورم سر به فلک کشیده کسی جوابگو نیست؟ ؟؟به ملت می گویم در مذاکرات هسته ای ژنو موفق بودیم ولی نمی گویم ما را تحریم کردند و مجبور کردند ابتدا اورانیوم غنی شده خود را باید به روسیه بفرستیم بعد از تائید مجددا به فرانسه می فرستیم بعد از تائید اتحادیه اروپا می توانیم از ان استفاده کنیم؟؟؟ اثار فرهنگی وتاریخی کشور ما را ترکها ِ افغانها ِ چینیها ِ تاجیکها دارند به یغما می برند وکسی نیست از حیثیت ایرانی دفاع کند ؟؟؟ اتحادیه اروپا و امریکا ایران را محور شرارت و وحشی گری می خواند و کسی نیست خلاف ان را ثابت کند ؟؟؟ حقوق بشر ما به سخره می گیرند وما حرفی برای دفاع نداریم؟؟؟ توی اجلاس دوربان ۲ دم از هولوکاست می زنیم و خود ما در این اجلاس به عنوان یک کشور تروریسم وطرفدار نژاد پرستی محکوم میشویم ؟؟؟ وهزاران مساله دیگر . بعد ادعا می کنیم نظام ما یکی از کامل ترین نظام های سیاسی دنیاست نظامی که در ان من نوعی برای بیان افکار و عقایدم خودم مثلا درباره نحوی پرورش گل وگیاه بخواهم کتابی بنویسم باید بروم پیش دولت از دولت اجازه بگیرم که که می توانم افکار و اندیشه های خودم را بنویسم یا نه؟ من صلاحیت این کار را دارم یا نه ؟ من مشکل سیاسی ندارم تا این کتاب را بنویسم ؟ تا دولت بعد از چندسال به من این اجازه را می دهد یا نه؟ بعد ادعا می کنیم ما مشارکت 85 در صدی داشتیم بله ولی مشارکتی که زیر سوال رفته باشد که دیگر ارزشی ندارد ؟ اگر مشارکت بود مربوط به آقای خاتمی بود و هیچ گاه زیر سوال نرفت؟ ولی در ریاست جمهوری فعلی نه تنها مشارکت زیر سوال رفت بلکه کل نظام زیر سوال رفت؟ حال شما هم عجله نکنید ما انتخابات دیگر هم پیش رو داریم حال ببینم این مشارکت به 85 در صد می رسد یا نه ؟گذشت زمان نشان دهنده همه چیز هست؟؟؟

دوست عزیز
درباره مطلب شما هیچ حرف تازه ای ندارم . شاید هم ایران و نظام به این سیاهی که شما آن را نقاشی کرده اید باشد و مرغ همسایه غاز !
فقط مطلب شما را درج کردم که تصور نکنید فضای وبلاگ یک طرفه است .
موفق باشید .

... یکشنبه 19 مهر 1388 ساعت 12:05 ب.ظ

به نظر من این نظریه اصلا در جامعه ما کاربرد ندارد که بخواهیم ان را در حد یک شهرستان کوچک کنیم و تجزیه و تحلیل کنیم. هر چند رهبر ما گفته که علو م انسانی باید با معیار اسلامی باشد ولی اگر بخواهیم اندیشه های غربی را از جامعه شناسی خودمان بگیریم دیگر هیچ چیزی برای گفتن نداریم چون جامعه شناسی اسلامی خیلی وقت است که در خواب رفته است.
ما ناچاریم از یک الگویی غربی برای یک جامعه اسلامی استفاده کنیم بهتر بود شما اول این نظریه را به طور خلاصه بیان می کردید بعد است استباط خودتان را بیان می نمودید .
من اینجا چکیده از این نظریه می اورم و خوشبختانه یه مطلب مقایسه ای هم پیدا کردم که برای خوانندگان می آورم.


نگاهی به نظریه مهم پارتو
نظریه پارتو درباره نخبگان و چرخش آنها
هادی باقری
اعتقاد بنیادی پارتو این است که انسان ها چه از جهت جسمانی و چه از نظر فکری و اخلاقی با یکدیگر برابر نیستند. در کل جامعه و در هر یک از گروه های آن برخی کسان از دیگران با استعدادترند. شایسته ترین افراد یک گروه، نخبگان آن گروه را می سـازند. پارتو می گوید اگر در هر یک از شـاخه های فعالیت بشری به هر فردی نمره ای بدهیم که شـاخص توانایی هایـش باشد، آنهایی که بالاترین نمره را دریافت می کنند، نخبگان آن شاخه از فعالیت بشری را تشکیل می دهند.

پارتو سپس گـروه نخبگان را به دو دسـته حاکم و غیرحاکم تقسـیم می کند. نخبگان حکومتی از افرادی ترکیب می شود که مستقیم یا غیرمستقیم درحکومت نقشی عمده دارند و نخبگان غیرحکومتی که بقیه نخبگان را شامل می شوند وبالاخره نخبگان حکومتی برحسب مراتب شجاعت به طبقات نمادین شیر و روباه تقسیم می شوند.

شـیران نیروی محافظه کارانه ایسـتایی اجتماعی را بازمی نمایند. یک چنیـن کسـانی به خانواده ، قبیلـه، شهر و ملتشان به شدت احساس وفاداری می کنند. اینان همبستگی طبقاتی، میهن پرستی و شور مذهبی از خود نشان می دهند و در صورت لزوم از کاربرد زور هراسی ندارند.

اما روباهان می کوشند در عناصر گوناگونی که در تجربه یافت می شوند دسـتکاری کنند، به تجربه های تازه دسـت زنند، ابداع کنند و از عرف فـراتر روند اما به اصول محافظه کارانه ای که پایداری جامعه را تضمین می کند، چندان وفادار نیستند.

پارتو در فرمول سـیاسی اش می کوشـد تا نشـان دهـد که طبقه حاکم در هـر کشـوری هیچگاه قدرت خود را با اصـول قدرت توجیه نمی کند، بلکه می کوشـد پایه ای اخلاقی و یا قانونی برای ایـن مسـأله در نظـر بگیرند که ریشـه در اندیشـه ها و عقاید مرسـوم در آن جامعه دارد. فرمول سـیاسی دقیقاً و یا لزوماً نماینگر درستی و حق نیست، بلکه چه بسـا ممکن است تنها یک افسـانه باشـد. اما از نظر پارتو ایـن فرمول سـیاسی ضـروری است، زیرا انسان نیاز دارد که براساس توجیهی اخلاقی، تحت سلطه قرار بگیرد. بعلاوه فرمول سیاسی وحدت بخش است. از دیدگاه پارتو بدون چنین عامل اخلاقی برای سلطه و قدرت سیاسی، جامعه منقرض می شود.

روباهان ازطریق حیله گری و دغلکاریهای ماهرانه می کوشند قدرت خود را به وسیله تبلیغات و از راه تدابیر سیاسی ـ مالی متعدد حفظ کنند. ایـن نوع نخبگان، خاص نظام های دموکراتیکی اند که پارتو آنها را نظامهای پلوتودموکراتیکی (حکومت دموکراتیکی خاندان های ثروتمند) می نامیـد. به اعتقـاد پارتو مـردان محافظه کار سـرانجام در مقابل روباهان بپا خواهند خواست و حاکمیت آن ها را برخواهند انداخت. ایمان، میهـن پرسـتی و فخرملی باردیگر همگان را به خود جلب خواهند کرد. اما پس ازیک دوره زمانی، روباهان دوباره درحکومت رخنه خواهند کرد. درنتیجه جامعه یک دور کامل را طی خواهـد کرد و عصر فریبکاری و چاره گری دوباره پدیدار خواهد شد.

به نظر پارتو هرگونه اعتقـاد به پیشرفت و تکامل، بی معنی است. جامعه بشری پیوسته بر همان پاشـنه خواهد چرخید و حرکت دوری از فرمانروایی روباهان به حکومت شیران، همیشه برقرار خواهد بود. جامعه همواره دستخوش نوسان خواهد بود، اما همیشه به توازن نیز دست خواهد یافت.

یک طبقه حاکم نمـونه باید با آمیزه متناسـبی از شـیران و روباهان ترکیب شـود، اگر اختلال هایی در چرخـش نخبگان حکومتی پدید آید و ازرسیدن حکومت به چنین ترکیب متناسبی جلوگیری کنند، رژیم یا به دیوانسالاری خرفت و فسیل شده ای تبدیل خواهد شد که از هرگونه ابتکار و انطباق عاجز است و یا به رژیم ضعیفی مرکب از حقوقدانان جنجالی و پرگو تغییر شـکل خواهد داد که از کاربـرد هرگونه عمل قاطعـانه و قدرتمندانه ناتوان است. اگر چنین شـود حکومت شوندگان در سـرنگونی فرمانروایانشـان موفق خواهند شد و نخبگان نوین رژیم کارآمدتری را بنا خواهند ساخت.


همشهری شماره‌ 2182‏‎ ‎‏‏،‏‎ 2 Aug 2000 ‎‏‏،‏‎ مرداد 1379‏‎ چهارشنبه‌
12

ابن‌خلدون‌‏‎ و‏‎ پارتو‏‎ نظریه چرخش نخبگان


به‌‏‎ اجتماعی‌‏‎ نظام‌‏‎ که‌‏‎ معتقدند‏‎ دو‏‎ هر‏‎ ابن‌خلدون‌‏‎ و‏‎ پارتو‏‎
است‌‏‎ دگرگونی‌‏‎ و‏‎ تغییر‏‎ حال‌‏‎ در‏‎ مداوم‌‏‎ طور‏‎
اشاره‌‏‎ *
که‌‏‎ است‌‏‎ قدرت‌‏‎ به‌‏‎ راجع‌‏‎ نظریه‌ای‌‏‎ پارتو ، ‏‎ نخبگان‌‏‎ چرخش‌‏‎ نظریه‌‏‎
را‏‎ ملی‌‏‎ منافع‌‏‎ یکپارچگی‌‏‎ حفظ‏‎ برای‌‏‎ نیروها‏‎ تغییر‏‎ ضرورت‌‏‎
از‏‎ بعضی‌‏‎ در‏‎ که‌‏‎ است‌‏‎ معتقد‏‎ زیر‏‎ مقاله‌‏‎ می‌شمارد ، ‏‎ ضروری‌‏‎
تمایزاتی‌‏‎ و‏‎ تشابهات‌‏‎ پارتو‏‎ و‏‎ خلدون‌‏‎ ابن‌‏‎ نظریه‌‏‎ میان‌‏‎ فرازها‏‎
و‏‎ تشابهات‌‏‎ این‌‏‎ دارد‏‎ سعی‌‏‎ رویکرد‏‎ این‌‏‎ با‏‎ و‏‎ است‌‏‎ مشاهده‌‏‎ قابل‌‏‎
.دهد‏‎ نشان‌‏‎ را‏‎ تمایزات‌‏‎
اندیشه‌‏‎ گروه‌‏‎ *
در‏‎ او‏‎بود‏‎ ایتالیایی‌‏‎ و‏‎ جامعه‌شناس‌‏‎ (‎‏‏19231863‏‎)‎پارتو‏‎
تطبیقی‌‏‎ و‏‎ فردی‌‏‎ و‏‎ (‎کنش‌‏‎)اجتماعی‌‏‎ عمل‌‏‎ (‎‏‏1‏‎)"جامعه‌‏‎ و‏‎ ذهن‌‏‎" کتاب‏‎
در‏‎ او‏‎ مشهور‏‎ نظریه‌‏‎.داد‏‎ قرار‏‎ بررسی‌‏‎ مورد‏‎ را‏‎ افراد‏‎
(‎‏‏2‏‎).است‌‏‎ "نخبگان‌‏‎ چرخش‌‏‎" جامعه‌شناسی‌ ، ‏‎
:است‌‏‎ شده‌‏‎ تقسیم‌‏‎ طبقه‌‏‎ دو‏‎ به‌‏‎ جامعه‌‏‎ پارتو ، ‏‎ نظر‏‎ به‌‏‎
نوع‌‏‎ هر‏‎ در‏‎ پارتو ، ‏‎ نظر‏‎ به‌‏‎شوندگان‌‏‎ حکومت‌‏‎ و‏‎ حکومت‌کنندگان‌‏‎
یا‏‎ اخلاقی‌‏‎ اینکه‌‏‎ گرفتن‌‏‎ نظر‏‎ در‏‎ بدون‌‏‎)انسانی‌‏‎ فعالیت‌‏‎ از‏‎
یک‌‏‎ در‏‎ پایین‌ترها ، ‏‎ به‌‏‎ نسبت‌‏‎ جامعه‌‏‎ افراد‏‎ ‎‏‏،‏‎(‎است‌‏‎ غیراخلاقی‌‏‎
سطح‌‏‎ بالاترین‌‏‎ در‏‎ که‌‏‎ کسانی‌‏‎.می‌گیرند‏‎ قرار‏‎ برتری‌‏‎ سطح‌‏‎
نامیده‌‏‎ (‎برگزیده‌‏‎)‎نخبه‌‏‎ پارتو‏‎ مدل‌‏‎ می‌گیرند ، در‏‎ قرار‏‎ موقعیت‌‏‎
تقسیم‌‏‎ غیرحاکم‌‏‎ و‏‎ حاکم‌‏‎ نخبه‌‏‎ به‌‏‎ نخبگان‌‏‎ طبقه‌‏‎می‌شوند‏‎
دیگران‌‏‎ فعالیت‌‏‎ و‏‎ زندگی‌‏‎ روی‌‏‎ بر‏‎ تفوق‌‏‎ به‌‏‎ که‌‏‎ می‌شود‏‎
با‏‎ گروهها‏‎ یا‏‎ افراد‏‎ عنوان‌‏‎ به‌‏‎ گروه‌‏‎ دو‏‎ این‌‏‎.‎وابسته‌اند‏‎
یکدیگر‏‎ با‏‎ حالات‌‏‎ اکثر‏‎ در‏‎ و‏‎ دارند‏‎ متقابل‌‏‎ کنش‌‏‎ یکدیگر‏‎
خودحرکت‌‏‎ جای‌‏‎ از‏‎ مستمر‏‎ طور‏‎ به‌‏‎ حاکم‌‏‎ نخبگان‌‏‎.‎اند‏‎ درآمیخته‌‏‎
تغییر‏‎ دایم‌‏‎ و‏‎ مستمر‏‎ طور‏‎ به‌‏‎ اعضایشان‌‏‎ که‌‏‎ چرا‏‎ می‌کنند‏‎
منقرض‌‏‎ فردا‏‎ است‌‏‎ ممکن‌‏‎ حاکمند ، ‏‎ امروز‏‎ که‌‏‎ اینهایی‌‏‎ می‌کنند ، ‏‎
بالا‏‎ سمت‌‏‎ به‌‏‎ پایین‌تر‏‎ نخبه‌‏‎ طبقه‌‏‎ از‏‎ افرادی‌‏‎ که‌‏‎ وقتی‌‏‎.شوند‏‎
مخاطره‌‏‎ به‌‏‎ را‏‎ بالاتر‏‎ طبقه‌‏‎ نخبگان‌‏‎ موقعیت‌‏‎ می‌کنند ، ‏‎ صعود‏‎
.می‌اندازند‏‎
متصرف‌‏‎ را‏‎ مخصوص‌‏‎ ارزش‌های‌‏‎ و‏‎ اعتقادات‌‏‎ بالا‏‎ طبقه‌‏‎ نخبگان‌‏‎
که‌‏‎ پایین‌تری‌‏‎ طبقه‌‏‎ از‏‎ اشخاص‌‏‎ بهترین‌‏‎ وسیله‌‏‎ به‌‏‎ و‏‎ می‌شوند‏‎
به‌‏‎ موفق‌‏‎ هستند ، ‏‎ تغییر‏‎ و‏‎ تطبیق‌‏‎ قابل‌‏‎ و‏‎ سازگار‏‎ بیشتر‏‎
موفق‌‏‎ روباهان‌‏‎ وسیله‌‏‎ به‌‏‎ شیران‌‏‎) می‌شوند‏‎ قدرت‌‏‎ دستیابی‌‏‎
این‌‏‎.‎می‌شود‏‎ شکسته‌‏‎ زور‏‎ توسط‏‎ اغلب‏‎ چرخش‌‏‎ این‌‏‎ (می‌شوند‏‎
.می‌شود‏‎ نامیده‌‏‎ پارتو‏‎ مدل‌‏‎ "نخبگان‌‏‎ چرخش‌‏‎"
جامعه‌‏‎ در‏‎ را‏‎ گروهها‏‎ بعضی‌‏‎ سقوط‏‎ و‏‎ صعود‏‎ نیز‏‎ (‎‎‏‏3‏‎)ابن‌خلدون‌‏‎
در‏‎ درونی‌‏‎ تضاد‏‎ می‌توانیم‌‏‎ ما‏‎ که‌‏‎ است‌‏‎ معتقد‏‎ او‏‎.‎داد‏‎ نشان‌‏‎
می‌توانیم‌‏‎ ما‏‎ جوامع‌‏‎ در‏‎ او‏‎ نظر‏‎ طبق‌‏‎.کنیم‌‏‎ مشاهده‌‏‎ را‏‎ جامعه‌‏‎
درونی‌‏‎ کشمکش‌های‌‏‎ نتیجه‌‏‎ که‌‏‎ ببینیم‌‏‎ را‏‎ قدرت‌‏‎ تغییرات‌‏‎ و‏‎ چرخش‌‏‎
و‏‎ (‎شده‌‏‎ سازماندهی‌‏‎ قبایل‌‏‎ اساس‌‏‎ بر‏‎)‎بادیه‌نشین‌‏‎ جوامع‌‏‎ بین‌‏‎
بر‏‎ بدوی‌‏‎ قبایل‌‏‎ گذشته‌ ، ‏‎ در‏‎ که‌‏‎ داد‏‎ نشان‌‏‎ او‏‎.است‌‏‎ شهری‌‏‎ جوامع‌‏‎
بیشترشان‌‏‎ عصبیت‌‏‎ و‏‎ همبستگی‌‏‎ خاطر‏‎ به‌‏‎ بی‌حرکت‌‏‎ و‏‎ ساکن‌‏‎ جوامع‌‏‎
پیروزیها‏‎ و‏‎ فتوحات‌‏‎ اولیه‌ ، ‏‎ سالهای‌‏‎ خلال‌‏‎ در‏‎.‎شدند‏‎ چیره‌‏‎
وحدت‌‏‎ نظر‏‎ از‏‎ که‌‏‎ می‌شود‏‎ تاسیس‌‏‎ دولتی‌‏‎ و‏‎ می‌یابد‏‎ ادامه‌‏‎
که‌‏‎ وقتی‌‏‎ بعد ، ‏‎ مرحله‌‏‎ در‏‎.است‌‏‎ قوی‌‏‎ بسیار‏‎ مسئولیت‌‏‎ و‏‎ منافع‌‏‎
می‌شوند ، ‏‎ تجمل‌پرستی‌‏‎ عادت‌‏‎ به‌‏‎ وابسته‌‏‎ حاکم‌ ، ‏‎ نخبگان‌‏‎
رکود‏‎ به‌‏‎ عمل‌ ، ‏‎ این‌‏‎ پیامد‏‎ و‏‎ می‌دهند‏‎ افزایش‌‏‎ را‏‎ مالیات‌ها‏‎
حمایت‌‏‎ و‏‎ می‌شود‏‎ منجر‏‎ دولت‌‏‎ درآمد‏‎ کاهش‌‏‎ و‏‎ اقتصادی‌‏‎ فعالیت‌‏‎
عادتهای‌‏‎ علاوه‌‏‎ به‌‏‎.‎می‌سازد‏‎ غیرممکن‌‏‎ را‏‎ تابعین‌‏‎ از‏‎ حاکمان‌‏‎
به‌‏‎ را‏‎ اخلاقی‌‏‎ فساد‏‎ و‏‎ ضعف‌بدنی‌‏‎ تجمل‌پرستی‌ ، ‏‎ و‏‎ طلبی‌‏‎ آسایش‌‏‎
شیوه‌های‌‏‎ مرحله‌ ، ‏‎ این‌‏‎ در‏‎ دولتی‌‏‎ نخبگان‌‏‎.‎می‌آورد‏‎ وجود‏‎
.می‌کنند‏‎ فراموش‌‏‎ را‏‎ بدوی‌‏‎ زندگی‌‏‎ دلیری‌‏‎ و‏‎ خشکی‌‏‎ خشونت‌ ، ‏‎
از‏‎ را‏‎ مردم‌‏‎ امیدهای‌‏‎ تجاوز ، ‏‎ از‏‎ ترس‌‏‎ و‏‎ فزاینده‌‏‎ مالیات‌های‌‏‎
ناامیدی‌‏‎ و‏‎ یاس‌‏‎ افزایش‌‏‎ با‏‎.‎می‌کند‏‎ تضعیف‌‏‎ حکومت‌کنندگان‌‏‎
متوقف‌‏‎ ساختمان‌سازی‌‏‎ و‏‎ اقتصادی‌‏‎ فعالیتهای‌‏‎ مردم‌ ، ‏‎ فزاینده‌‏‎
دولت‌‏‎ زندگی‌‏‎ پایان‌‏‎ بیرون‌ ، ‏‎ از‏‎ تجاوز‏‎ یک‌‏‎ با‏‎ سرانجام‌‏‎.‎می‌شود‏‎
اینکه‌‏‎ پیش‌از‏‎ را‏‎ قدرت‌‏‎ نخبگان‌ ، ‏‎ حقیقت‌‏‎ در‏‎.‎زد‏‎ خواهد‏‎ رقم‌‏‎ را‏‎
هم‌‏‎ به‌‏‎ بدوی‌‏‎ مردم‌‏‎ از‏‎ دسته‌‏‎ یک‌‏‎ وسیله‌‏‎ به‌‏‎ بیرونی‌‏‎ تجاوز‏‎ یک‌‏‎
است‌‏‎ ممکن‌‏‎ آنکه‌‏‎ یا‏‎ داده‌اند ، ‏‎ دست‌‏‎ از‏‎ گیرد ، ‏‎ صورت‌‏‎ پیوسته‌‏‎
اینکه‌‏‎ تا‏‎ باشد‏‎ کاهش‌‏‎ حال‌‏‎ در‏‎ پیوسته‌‏‎ و‏‎ مداوم‌‏‎ آنان‌‏‎ قدرت‌‏‎
فرا‏‎ او‏‎ مردن‌‏‎ و‏‎ پژمردگی‌‏‎ آهسته‌‏‎ آهسته‌‏‎ چراغی‌‏‎ مانندفتیله‌‏‎
.رسد‏‎
از‏‎ مردم‌‏‎ شرایط‏‎ بعضی‌‏‎ در‏‎ که‌‏‎ می‌شود‏‎ متذکر‏‎ همچنین‌‏‎ ابن‌خلدون‌‏‎
در‏‎.‎می‌آیند‏‎ شهرها‏‎ به‌‏‎ تدریج‌‏‎ به‌‏‎ روستایی‌‏‎ اجتماعات‌‏‎ و‏‎ قبایل‌‏‎
با‏‎ تدریج‌‏‎ به‌‏‎ و‏‎ می‌آمیزند‏‎ هم‌‏‎ در‏‎ گروهها‏‎ این‌‏‎ مرحله‌ ، ‏‎ اولین‌‏‎
ضعیف‌‏‎ شهری‌‏‎ نخبگان‌‏‎ که‌‏‎ وقتی‌‏‎.می‌کنند‏‎ برقرار‏‎ ارتباط‏‎ یکدیگر‏‎
قدرتمند‏‎ دسته‌‏‎ به‌‏‎ را‏‎ شهر‏‎ و‏‎ می‌روند‏‎ بیرون‌‏‎ آنها‏‎ می‌شوند ، ‏‎
بهترین‌‏‎ با‏‎ شهروندان‌‏‎ دیگر‏‎ عبارت‌‏‎ به‌‏‎.‎وامی‌گذارند‏‎ جدیدی‌‏‎
دیگران‌‏‎ به‌‏‎ نسبت‌‏‎ بیشتری‌‏‎ انعطاف‌‏‎ و‏‎ قدرت‌‏‎ که‌‏‎ قبیله‌هایی‌‏‎
.می‌شوند‏‎ کار‏‎ این‌‏‎ به‌‏‎ موفق‌‏‎ دارند ، ‏‎
دو‏‎ در‏‎ اجتماعی‌‏‎ پدیده‌های‌‏‎ همه‌‏‎ ابن‌خلدون‌ ، ‏‎ و‏‎ پارتو‏‎ نظر‏‎ از‏‎
پدیده‌های‌‏‎ و‏‎ منطقی‌‏‎ پدیده‌های‌‏‎.می‌شوند‏‎ تقسیم‌‏‎ مقوله‌‏‎
در‏‎ می‌شود ، ‏‎ مشخص‌‏‎ منطقی‌‏‎ کنش‌‏‎ با‏‎ منطقی‌‏‎ پدیده‌‏‎.غیرمنطقی‌‏‎
غیرمنطقی‌‏‎ کنش‌‏‎غیرمنطقی‌‏‎ کنش‌‏‎ با‏‎ غیرمنطقی‌‏‎ پدیده‌‏‎ که‌‏‎ حالی‌‏‎
مربوط‏‎ اهداف‌‏‎ به‌‏‎ دستیابی‌‏‎ ابزار‏‎ و‏‎ اهداف‌‏‎ به‌‏‎ مستقیم‌‏‎ طور‏‎ به‌‏‎
افراد‏‎ ملاحظه‌‏‎ قابل‌‏‎ کنشهای‌‏‎ معتقدند ، ‏‎ متفکر‏‎ دو‏‎ هر‏‎است‌‏‎
.غیرمنطقی‌اند‏‎ کنشهای‌‏‎
طور‏‎ به‌‏‎ اجتماعی‌‏‎ نظام‌‏‎ که‌‏‎ معتقدند‏‎ دو‏‎ هر‏‎ ابن‌خلدون‌‏‎ و‏‎ پارتو‏‎
که‌‏‎ دارند‏‎ توافق‌‏‎ دو‏‎ هر‏‎.‎است‌‏‎ دگرگونی‌‏‎ و‏‎ تغییر‏‎ حال‌‏‎ در‏‎ مداوم‌‏‎
برقرار‏‎ دوباره‌‏‎ را‏‎ تعادل‌‏‎ که‌‏‎ دارد‏‎ درونی‌‏‎ ارگانیسم‌‏‎ یک‌‏‎ جامعه‌‏‎
طریق‌‏‎ از‏‎ نمی‌تواند‏‎ جامعه‌‏‎ که‌‏‎ است‌‏‎ معتقد‏‎ پارتو‏‎ اما‏‎.می‌کند‏‎
ابن‌خلدون‌‏‎ نظر‏‎ از‏‎ جامعه‌‏‎ در‏‎ مثبت‌‏‎ کنش‌‏‎کند‏‎ تغییر‏‎ مثبت‌‏‎ کنش‌‏‎
در‏‎ که‌‏‎ مضراتی‌‏‎ تا‏‎ می‌کند‏‎ حکم‌‏‎ انسان‌‏‎ به‌‏‎ خدا‏‎ که‌‏‎ است‌‏‎ این‌‏‎
‎‏‏،‏‎(ص‌‏‎)پیامبر‏‎ حدیث‌‏‎ طبق‌‏‎.‎کنند‏‎ اصلاح‌‏‎ را‏‎ است‌‏‎ شده‌‏‎ واقع‌‏‎ قدرتشان‌‏‎
شما‏‎ از‏‎ کسی‌‏‎ هر‏‎ اگر‏‎" که‌‏‎ می‌کند‏‎ یادآوری‌‏‎ خلدون‌‏‎ ابن‌‏‎
با‏‎ را‏‎ آن‌‏‎ می‌دهد‏‎ اجازه‌‏‎ شما‏‎ به‌‏‎ خداوند‏‎ ببیند ، ‏‎ را‏‎ نابرابری‌‏‎
نتوانستید ، ‏‎ شما‏‎ اگر‏‎ (‎کنید‏‎ اصلاح‌‏‎)دهید‏‎ تغییر‏‎ دستانتان‌‏‎
و‏‎ کنید‏‎ اصلاح‌‏‎ را‏‎ آن‌‏‎ تا‏‎ می‌دهد‏‎ اجازه‌‏‎ زبانتان‌‏‎ به‌‏‎ خداوند‏‎
او‏‎ پس‌‏‎ دهید‏‎ انجام‌‏‎ را‏‎ آن‌‏‎ که‌‏‎ نتوانستید‏‎ شما‏‎ هم‌‏‎ باز‏‎ اگر‏‎
".دهید‏‎ تغییر‏‎ قلبتان‌‏‎ با‏‎ را‏‎ آن‌‏‎ می‌دهد‏‎ اجازه‌‏‎
نخبگان‌‏‎ حاکم‌ ، ‏‎ طبقه‌‏‎ که‌‏‎ باورند‏‎ این‌‏‎ بر‏‎ (‎‏‏4‏‎)‎موسکا ، ‏‎ و‏‎ پارتو‏‎
و‏‎ تطبیق‌پذیر‏‎ فعال‌ ، ‏‎ بیشتر‏‎ که‌‏‎ روشنفکری‌اند‏‎
از‏‎ نخبه‌‏‎ از‏‎ متفاوتی‌‏‎ درجات‌‏‎ و‏‎ هستند‏‎ (‎خو‏‎ نرم‌‏‎)‎انعطاف‌پذیر‏‎
و‏‎ پیشرفتگی‌‏‎ بین‌‏‎ رابطه‌‏‎ یک‌‏‎ خلدون‌‏‎ ابن‌‏‎.‎دارد‏‎ وجود‏‎ آنان‌‏‎ نظر‏‎
او‏‎ می‌بیند ، ‏‎ جامعه‌‏‎ در‏‎ را‏‎ پایین‌‏‎ به‌‏‎ رو‏‎ و‏‎ بالا‏‎ به‌‏‎ رو‏‎ تکامل‌‏‎
اقتدار‏‎ بدون‌‏‎ خودشان‌‏‎ حاکمان‌ ، ‏‎ که‌‏‎ جامعه‌ای‌‏‎ یک‌‏‎ در‏‎ است‌‏‎ آگاه‌‏‎
وضعیت‌‏‎ این‌‏‎ طولانی‌‏‎ زمان‌‏‎ برای‌‏‎ می‌کنند ، ‏‎ حکومت‌‏‎ گسترده‌‏‎
پارتو‏‎ اعتقادات‌‏‎ با‏‎ ایده‌‏‎ این‌‏‎ و‏‎ کند‏‎ پیدا‏‎ ادامه‌‏‎ نمی‌تواند‏‎
.است‌‏‎ تضاد‏‎ در‏‎
سبقت‌‏‎ شیران‌‏‎ بر‏‎ روباهان‌‏‎ پارتو ، ‏‎ نظر‏‎ از‏‎ دیگر‏‎ عبارت‌‏‎ به‌‏‎
در‏‎ شیران‌‏‎ شرایط ، ‏‎ از‏‎ بعضی‌‏‎ در‏‎ که‌‏‎ پیش‌بینی‌‏‎ این‌‏‎ با‏‎ می‌گیرند‏‎
وارد‏‎ فشار‏‎ روباهان‌‏‎ بر‏‎ قدرتشان‌‏‎ با‏‎ و‏‎ می‌گیرند‏‎ قرار‏‎ راس‌‏‎
.می‌کنند‏‎ واژگون‌‏‎ را‏‎ جامعه‌‏‎ و‏‎ می‌سازند‏‎
و‏‎ سلطنت‌‏‎ می‌شود‏‎ مجبور‏‎ قبیله‌‏‎ یک‌‏‎ که‌‏‎ جایی‌‏‎ نمونه‌‏‎ عنوان‌‏‎ به‌‏‎
را‏‎ موفقیت‌‏‎ و‏‎ پیشرفت‌‏‎ از‏‎ درجه‌ای‌‏‎ که‌‏‎ را‏‎ دیگری‌‏‎ قبیله‌‏‎ حکومت‌‏‎
سلیقه‌های‌‏‎ از‏‎ تقلید‏‎ که‌‏‎ جایی‌‏‎ در‏‎ بپذیرد ، ‏‎ کرده‌ ، ‏‎ سپری‌‏‎
جایگزین‌‏‎ تدریج‌‏‎ به‌‏‎ بود ، ‏‎ شرمساری‌‏‎ و‏‎ استهزاء‏‎ معرض‌‏‎ در‏‎ بیگانه‌‏‎
رویارویی‌‏‎ مورد‏‎ در‏‎ واقعیت‌‏‎ این‌‏‎.‎بود‏‎ شده‌‏‎ نژادی‌‏‎ تمایل‌‏‎
قابل‌‏‎ شهری‌‏‎ ساکنین‌‏‎ با‏‎ نسبت‌‏‎ به‌‏‎ قبیله‌ای‌‏‎ و‏‎ روستایی‌‏‎ ساکنین‌‏‎
.است‌‏‎ صدق‌‏‎
ندارند ، ‏‎ شهر‏‎ ساکنین‌‏‎ با‏‎ زیادی‌‏‎ تماس‌‏‎ که‌‏‎ قبیله‌ای‌‏‎ یک‌‏‎ ساکنین‌‏‎
و‏‎ تعهدات‌‏‎ رسوم‌ ، ‏‎ پوشش‌ ، ‏‎ چون‌‏‎) را‏‎ شهری‌‏‎ زندگی‌‏‎ شیوه‌‏‎
بیشتر‏‎ چون‌‏‎ اما‏‎ می‌دهند‏‎ قرار‏‎ استهزا‏‎ مورد‏‎ (قراردادهایشان‌‏‎
بیشتر‏‎ می‌شوند ، ‏‎ بنا‏‎ قبایلی‌‏‎ جوامع‌‏‎ روی‌‏‎ شهری‌‏‎ سلطنت‌های‌‏‎ این‌‏‎
و‏‎ می‌دهند‏‎ قرار‏‎ تمسخر‏‎ مورد‏‎ تقلید‏‎ با‏‎ را‏‎ آن‌‏‎ تولیدات‌‏‎
نیرو ، لباس‌ ، رسوم‌‏‎ و‏‎ قدرت‌‏‎ همه‌‏‎ با‏‎ می‌کنند‏‎ سعی‌‏‎ قبیله‌‏‎ ساکنین‌‏‎
ابن‌خلدون‌ ، ‏‎ نظر‏‎ طبق‌‏‎ بر‏‎.‎تقلیدکنند‏‎ را‏‎ شهری‌‏‎ وقراردادساکنین‌‏‎
تحرکی‌‏‎ بدون‌‏‎ و‏‎ راه‌‏‎ به‌‏‎ سر‏‎ افراد‏‎ که‌‏‎ شهرهاست‌‏‎ دولت‌‏‎ طبیعت‌‏‎ در‏‎
قدرت‌‏‎ افزایش‌‏‎ در‏‎ تجمل‌پرستی‌ ، ‏‎ او ، ‏‎ نظر‏‎ از‏‎.دهند‏‎ پرورش‌‏‎ را‏‎
و‏‎ می‌رود‏‎ بالا‏‎ موالید‏‎ میزان‌‏‎ زیرا‏‎ بود‏‎ خواهد‏‎ موثر‏‎ دولت‌‏‎
(جمعیت‌‏‎ افزایش‌‏‎)‎نتیجه‌ ، ‏‎ و‏‎ می‌یابد‏‎ افزایش‌‏‎ شهر‏‎ بچه‌های‌‏‎ تعداد‏‎
فراهم‌‏‎ را‏‎ ارتش‌‏‎ از‏‎ بیشتری‌‏‎ ذخیره‌‏‎ دولت‌‏‎ که‌‏‎ است‌‏‎ چیزی‌‏‎ آن‌‏‎
و‏‎ می‌شوند‏‎ بزرگ‌‏‎ آرام‌‏‎ جو‏‎ در‏‎ فرزندانشان‌‏‎می‌کند‏‎
دسته‌های‌‏‎ تعداد‏‎ چون‌‏‎ و‏‎ می‌یابد‏‎ افزایش‌‏‎ نیز‏‎ تجمل‌گرایی‌‏‎
که‌‏‎ آنچه‌‏‎".‎می‌شوند‏‎ قویتر‏‎ کم‌کم‌‏‎ می‌یابد ، ‏‎ افزایش‌‏‎ نظامی‌‏‎
که‌‏‎ وقتی‌‏‎.‎است‌‏‎ توجه‌‏‎ قابل‌‏‎ دربرگرفت‌ ، ‏‎ را‏‎ اسلامی‌‏‎ عرب‏‎ دولت‌‏‎
"...می‌کند‏‎ گستردگی‌‏‎ و‏‎ رشد‏‎ به‌‏‎ شروع‌‏‎ تجمل‌پرستی‌‏‎
برای‌‏‎ را‏‎ ویژگیهایی‌‏‎ (‎اسلامی‌‏‎ احکام‌‏‎ تحت‌‏‎)‎خلدون‌‏‎ ابن‌‏‎
حاکمان‌‏‎ (‎الف‌‏‎):برمی‌شمرد‏‎ (‎قانون‌‏‎ واضعین‌‏‎)‎حکومت‌کنندگان‌‏‎
داشته‌‏‎ احکام‌‏‎ از‏‎ شناختی‌‏‎ باید‏‎ آنان‌‏‎ (ب‏‎)باشند‏‎ عادل‌‏‎ باید‏‎
اجتهاد‏‎ احکام‌‏‎ و‏‎ قوانین‌‏‎ روی‌‏‎ باید‏‎ آنان‌‏‎ (‎پ‌‏‎) (علم‌‏‎)‎باشند‏‎
در‏‎ و‏‎ باشند‏‎ داشته‌‏‎ شایستگی‌‏‎ باید‏‎ حاکمان‌‏‎ (ت‌‏‎)‎.‎باشند‏‎ داشته‌‏‎
قادر‏‎ باید‏‎ (‎ث‌‏‎)‎ و‏‎ (کفایت‌‏‎)باشند‏‎ شجاع‌‏‎ و‏‎ دلیر‏‎ کردن‌‏‎ جنگ‌‏‎
را‏‎ آنان‌‏‎ چگونه‌‏‎ که‌‏‎ بدانند‏‎ و‏‎ کنند‏‎ بیدار‏‎ را‏‎ مردم‌‏‎ باشند‏‎
و‏‎ جسمی‌‏‎ عیوب‏‎ از‏‎ باید‏‎ (ج‌‏‎)‎ و‏‎ (‎فتوی‌‏‎) کنند‏‎ هدایت‌‏‎ و‏‎ رهبری‌‏‎
از‏‎ را‏‎ او‏‎ است‌‏‎ ممکن‌‏‎ که‌‏‎ شرایطی‌‏‎ از‏‎ و‏‎ باشند‏‎ دور‏‎ به‌‏‎ ذهنی‌‏‎
.گزینند‏‎ دوری‌‏‎ دارد‏‎ باز‏‎ قدرتش‌‏‎ از‏‎ استفاده‌‏‎
و‏‎ دولت‌‏‎ یک‌‏‎ نمی‌توانند‏‎ ثروتمند‏‎ انسانهای‌‏‎ خلدون‌‏‎ ابن‌‏‎ نظر‏‎ از‏‎
او ، ‏‎ اوقات‌‏‎ بعضی‌‏‎.‎نگهدارند‏‎ طولانی‌‏‎ مدت‌‏‎ برای‌‏‎ را‏‎ جامعه‌‏‎
وسیله‌‏‎ به‌‏‎ باید‏‎ سیاسی‌‏‎ اجتماع‌‏‎ که‌‏‎ است‌‏‎ معتقد‏‎ ارسطو‏‎ مانند‏‎
.بگیرد‏‎ شکل‌‏‎ مذهبی‌‏‎ رهبران‌‏‎ و‏‎ فیلسوف‌‏‎ متوسط‏‎ طبقه‌‏‎
دانشجوی‌‏‎ شعبانپورپیما‏‎ موسی‌‏‎: از‏‎ تلخیص‌‏‎ و‏‎ ترجمه‌‏‎*
اصفهان‌‏‎ دانشگاه‌‏‎ ارشد‏‎ کارشناسی‌‏‎
شناسی‌‏‎ شناسی‌جامعه‌‏‎ جامعه‌‏‎: منبع‌‏‎ *
:پی‌نوشت‌ها‏‎
1-The mind and society
2- Elite Circulation
او‏‎.‎شد‏‎ متولد‏‎ تونس‌‏‎ در‏‎ (م‌‏‎.‎‎‏‏1332‏‎) سال‌‏‎ در‏‎ خلدون‌‏‎ ابن‌‏‎ -‎‏‏3‏‎
علل‌‏‎ جستجوی‌‏‎ و‏‎ تجربی‌‏‎ جامعه‌ ، تحقیق‌‏‎ علمی‌‏‎ بررسی‌‏‎ به‌‏‎ علاقه‌مند‏‎
.بود‏‎ اجتماعی‌‏‎ پدیده‌های‌‏‎
سیاسی‌‏‎ دانشمند‏‎ ‎‏‏1858 ،‏‎-‎‏‏1941‏‎(موسکا‏‎ گائتا‏‎) Mosca -‎‎‏‏4‏‎
ایتالیایی‌‏‎
صفحه‌ 313‏‎ مقدمه‌ ، ‏‎ خلدون‌ ، ‏‎ ابن‌‏‎ -‎‎‏‏5‏‎


حال نظر من ، این نظریه در جوامع با سیستم دمکراسی و مردم سالاری قابل بررسی است در صورتی که در ایران اصلا دمکراسی وجود ندارد که بخواهیم بحث کنیم . تمام نهاد ها ی مادر دست دولت وحکومت قرار دارد و جامعه تک صدایی را تبلیغ می کنند از اندیشه های مخالف و متضاد در جامعه خبری نیست هر صدایی مخالفی که بلند شود در نطفه خفه می کنند . ریاست جمهوری دوره دهم که سمبل یک دیکتاتوری بود هر چند اگر بخواهیم این نظریه قبول کنیم این دوره ؛دوره حکومت روباهان بر جامعه ما می باشد که برای انها فقط قدرت مهم است و منافع ملی ما را فدایی خواسته های خودشان می کنند . در حال حاضر بدبخت تر از ایرانی در سطح دنیا وجود ندارد از اعراب بگیر تا ترکها ، تاجیکها ، روس ها، چینی ها ، افغان ها ، غربی ها ما را به لجن کشیده اند و به همه میراث و فرهنگ ما حمله کرده اند و هیچ نیروی نخبه وکارایی در سطح جامعه و حکومت نیست تا ازشرافت و اعتبار ایرانی حمایت کند وشما ادعا می کنید که ریاست جمهوری دوره دهم مصداق واقعی چرخش نخبگان هست . کدام نخبه ؛ کدام ادم دانا و باشعور در دولت ما وجود دارد که ما بخواهیم ان را تحلیل کنیم و بالطبع در سطوح پایین تر جامعه این مسئله حادتر میشود چون در این سطوح مسئله قومیت گرایی ؛ فقر اطلاعاتی و دانشی
؛ تعصبات قومی و نژادی و هزاران مسئله دیگر وجود دارد مه دیگ به نخبه گرایی اهمیتی نمی دهند.

دوست عزیز سلام
وبلاگ نویسی آداب خاص خود را دارد . خلاصه نویسی یکی از شرایط لازم در وبلاگ ها است . اگر امکان داشت مقدمه مطلب را حتی می بایست از این کوتاه تر می نوشتم .
اما در خصوص نظر شما که فرمودید ما در مباحث علوم انسانی نظریه پرداز نداریم باید بگویم که اصلا چنین نیست .
اهل مطالعه می دانند که انقلاب فرهنگی و رنسانس اروپا مدیون نهضت ترجمه قرن 15 و 16 کتب فلسفی اسلامی است . تمامی این اندیشه های رایج در غرب در فلسفه سیاسی اندیشمندان ما طرح شده است .اما نکته ای که باید به آن اعتراف کنم که در غرب بعد از قرن 17 یک نظم و سیاق خاصی در افکار و اندیشه ها ایجاد شد ولی در جهان اسلام این نظم شکل نگرفت . علل و عوامل متعددی هم دارد که شرح آن دراین مجال نمی گنجد .
آخر اندیشه های غرب منجر به مادی گرایی و لیبرالیسم شد . آنها به این مقطع از تاریخ پایان تاریخ نام نهادند( نظریه پایان تاریخ فوکویاما ) ولی در پایان تاریخ فهمیدند که نمی توانند منکر خدا و عالم فرا ماده شوند . حالا دوباره دارند در نظریات خود تجدید نظر می کنند .
در خصوص مطلب آخر شما هم باید بگویم من تحصیلکرده علوم سیاسی در مقطع کارشناسی ارشد هستم . به هیچوجه دیدگاه شما را در بد بختی ایران قبول ندارم . این مقدار سیاه دیدن خوب نیست .
با کدام آمار شما این ادعا را مطرح می کنید ؟
ظاهرا شما خیلی ماهواره تماشا می کنید !
دوست عزیز نمی دانم چه میزان اطلاع از نظام های سیاسی رایج در دنیا دارید .نظام سیاسی ما از تقص تهی نیست ولی از کاملترین نظام های سیاسی دنیا است .
غرب دارد به بن بست ایدئولوژیک می رسد با همه ادعایش آن وقت شما حکومت ایران را دیکتاتوری قلمداد می کنید!!! بیش از 20 میلیون رای و 85 درصد مشارکت را نادیده می گیرید این انصاف است !!!
در کجای دنیا این سطح از مشارکت وجود دارد ؟
شاید ما اطلاع درستی از دنیا نداریم .

[ بدون نام ] جمعه 17 مهر 1388 ساعت 11:30 ب.ظ

آقای مرادی

با سلام
در مورد این شعار وبلاگ "به خاطر تو از خیلی چیزها گذشتم ..." فکر نمی کنید گزینه های بهتر از این بر پیشانی وبلاگ به صواب نزدیکتر است؟
مثلاً
شهر من نراق
زادگاه عالمان و مجتهدان، پایگاه دانش و دانشمندان، و جایگاه هنر و هنرمندان

دوست عزیز
این وبلاگ جهت بیان دیدگاه های شخصی این حقیر طراحی شده است .
از درج مطلب لگو هم منظور و هدف خاصی داشته و دارم .
اعتقاد دارم که نراقی که حاج سیاح محلاتی از آن به هند کوچک نام برده است اگر امروز به این شکل درآمده به خاطر این است که جوانان و مردمانش او را به اندک بهایی فروخته و ترک کرده اند . من این امکان از خیلی سالها پیش برایم فراهم بود که از نراق بروم و اگر رفته بودم به شخصه موفق تر از امروز بودم ولی همین شعار لگو باعث شده که تابحال بمانم و به شهرم با جان ودل خدمت کنم .
التماس دعا

محتشم نراقی جمعه 17 مهر 1388 ساعت 11:15 ب.ظ

این یادداشت ممکن است ناخواسته این دیدگاه را منتقل کند که با هر انتخاباتی چرخش نخبگان هم ضروری است، یا اینکه تشریفات و فرایند انتخاباتی لزوماً سعی در حداقل کردن غلطهای دیکته نویسی دارد، در حالی که برگزاری انتخابات برای گزینش مسالمت آمیز از میان گزینه های موجود است: یعنی تأیید نخبگان دست اندرکار قبلی و یا تغییر آنها با میزان رأی ملت.

پیش فرض های پیدا و پنهان
تفاهم و اعتماد عمومی، بلوغ سیاسی و تشکلهای حزبی قوی (یعنی تنوع سلایق و نخبگان) و تجربه انتخاباتی و مانند آنها از پیش فرضها و الزامات اصلی برگزاری انتخابات است که در همه کشورها و نظامها و شوراها ملاحظه میشوند. البته شیوه مردمسالاری (که لزوماً شایسته سالاری نیست) با همه نقطه ضعفها و آسیب پذیری های ذاتی اش کاربردی ترین روش تجربه شده در دنیا است. بالاخره هر گزینشی یک سری حرف و حدیث هم در پی دارد، مثلاً در نظام چندحزبی پرمدعای اروپایی و امریکایی منازعه بوش و الگور در سال 2000 را همه به یاد دارند. در نظامهای دیگر هم که چه عرض شود مثل نظام طالبانی و سلطنت عربستانی، یا جمهوری موروثی مصرانی ... یا نظام شبه تک حزبی کرملینی ...

جمع ثبات و تحول، و پیوستگی فعالیتها
(آسایش مردم و صرفه جویی منابع)
اصلاً چرا باید چرخش نخبگان از سر تا پای مملکت اتفاق بیفتد؟
کدام قاعده و منطق میگوید که باید تا سطح شهرستان همه مسئولان و نخبگان عوض شوند؟ مگر مسئولان فقط نقش دکور دارند؟ اگر چنین باشد، پس هیچ مسئول نخبه ای نباید در دوره چند ساله مسئولیت اش در حد اعلای توان اش کار کند، زیرا ممکن است در هر مقطع انتخاباتی عوض شود. پیوستگی تجربه ها و آشنایی عمیق با موضوع مسئولیت بزرگترین امتیاز جامعه بشری است (برخلاف حیوانات که فقط غریزه و میراث ژنتیکی دارند). البته نگاه تازه و هوای تازه هم برای جامعه لازم است، اما نه به معنای از دست دادن ثبات رویه ها.

از نظر برخی متفکران، تغییر افراطی مسئولان کشوری تا پایین ترین سطوح مسئولیت اداری در پی تغییرات انتخاباتی، سیستم ضایع سازی و اتلاف منابع خوانده شده. اگر قرار باشد در سطح شهرستان و شهرهای کوچک هم نخبگان تغییر کنند، آنوقت مردم باید دوباره از اول همه قصه ها و سوابق را برای مسئولین جدید شهرستان تعریف کنند (مگر آنکه مسئولین جدید شایسته ترین و کارکشته ترین باشند). تا مسئولان جدید توجیه شوند دوره شان بسر آمده ... در آن صورت، کدام پیشرفت و کدام پیوستگی تجربه ها حاصل خواهدشد؟

تداوم فعالیت نخبگان مورد قبول مردم
تمدنها و پیشرفتهای بزرگ و دوران ساز تاریخ در دوره حکومتهای باثبات و بلندمدت شکل گرفته اند. در همین دنیای به اصطلاح مدرن امروز هم حزب حاکم قبلی ژاپن تقریباً نیم قرن بر سر کار بود و لزوماً چرخش نخبگان در هر انتخابات در میان نبود. چند هفته پیش بالاخره بعد از پنجاه سال یک حزب دیگر ژاپن رأی اکثریت آورد و زمامداری را به عهده گرفت. یا حزب کارگر کشور تفرقه انداز سالها است رأی اکثریت می آورد و امثال تونی بلر و گوردون براون امور نخبگی را می چرخانند. با اینکه بسیاری از مردم کشور تفرقه انداز از آنها دلزده اند، اما ظاهراً گزینه بهتری هم سراغ ندارند!!!


سلام دوست عزیز
خوشحالم از اینکه با شما آشنا شدم . افتخار می کنم که وبلاگم افراد با سوادی همچون شما را جذب خود کرده است . بسیار از درج این نظر لذت و استفاده بردم .
اما دوست عزیز من هم اعتقاد ی به این ندارم که با هر انتخابات باید از صدر تا ذیل مدیران عوض شوند . این کار با هیچ عقل و منطقی سازگار نیست .
حرف من این است که در جامعه نباید جلوی چرخش نخبگان به هر دلیل گرفته شود .اگر این احساس ایجاد شود که در جامعه جلوی چرخش نخبگان گرفته شده است . نخبگان غیر حاکم برای به دست آوردن حکومت دست به انقلاب می زنند که این بدترین شکل اصلاح است . در آمریک 200 سال است که انقلابی صورت نگرفته است . با این شکل که پیش می روندشاید تا 200 سال دیگر هم نیازی به انقلاب در خود نبینند . اما کشور های جهان سوم راحت ترین راه را برای اصلاح انقلاب می دانند .
برای مثال من مدیری در سطح شهرستان می شناسم که عمر مدیریتش با عمر نظام یکی است . نقد ما بر این عدم تغییر است .
باز هم منتظر قدم سبز شما هستم

هادی بیگی جمعه 17 مهر 1388 ساعت 01:45 ب.ظ

با سلام
جانا سخن از زبان ما می گویی در رابطه با همین بحث مبحث هولوکاست نخبگان وبلاگ من هم راهگشاست هر چند از سر احساس نوشته شده است.
در شهر ما چرخش نخبگان بعد از انتخابات نهم به هیچ عنوان ملموس نبود اندک تغییرات و چرخش ها هم معکوس بودند شما می بینید مسئولی سر کار می آید که این تکه کلامش را در جریان انتخابات نهم همه می دانند که احمدی نژاد قیافه اش به رایست جمهوری نمی خورد.یعنی از دل دولت احمدی نژاد طرفدار سرسخت شیوه مدیریتی هاشمی در می آید روسای اکثر ادارات هنوز باقی اند ما مدیران به قدمت خدا در دلیجان داریم.اگر عمر کوتاه انسان جواب می داد شاید مدیران زمان احمدشاه و ... نیز هنوز بودند.
همین افراد با تدبیر خاصی از حضور دیگر نخبگان در بدنه مدیریت شهرستان جلوگیری کرده و یا کار را تا جائی پیش بردند که نخبگی شخص را هم منکر شدند.
در دلیجان معیار سنجش یک شخص متابعت بی چون و چرا از بعضی است اگر چشمت بسته بودی راهت باز و گرنه بسته است.
بعد از انتخابات دهم نیز تا به امروز همین روند دارد ادامه می یابد و مدیران تغییر یافته در این چند ماه همه سال آخری یا اخراجی از شهرستان های دیگرند. اصولا با بودن بعضی افراد فقط اعضای حلقه بسته شهرستان می توانند کرسی ها را اشغال کنند.
دوستان اشتباه نکنند که فکر می کنند من یا شما به خاطر خودمان است نه ۳۰ سال است که این افراد جز به منسوبین خودشان اجازه احراز هیچ سمتی را نمی دهند. من در این زمینه آماده مناظره هستم آخرین مطلب وبلاگم هم در مورد انتصاب رئییس جدید اداره راه را مطالعه کنید هنوز هم سرسختانه معتقدم در شهرستان ما یک هولوکاست واقعی نخبگان برپاست.

جناب آقای بیکی عزیز
هولوکاست در ادبیات ساسی به معنای یک جریان تاریخی است که در آن یهودی ها کشتار خود به دست هیتلر را در جنگ جهانی خیلی بزرگ تر از واقعیت جلوه می دهند و آن را به گونه ای جعل کرده اند که هر کس بخواهد درباره آن تردیدی طرح کند آنها با تمام توان و قدرت او با لابی که در سطح دنیا به ویژه امریکا و اروپا دارند محاکمه می کنند تا بتوانند جنایات بزرگ خود بر علیه بشریت به ویژه مسلمانان را توجیه کنند . من شاید منظور واقعی شما را از به کار بردن هولوکاست در دلیجان درست نفهمیده ام باشم . خواهش می کنم راهنمایی کنید .
در خصوص چرخش نخبگان به دو واژه جابجایی و چرخش باید توجه کرد . پاره تو به عنوان یکی از اندیشمندان طراح این نظریه اعتقاد دارد که مثلی در جامعه شکل می گیرد که سه سطح دارد . کف مثلث توده و مردم عادی ، وسط مدیران و نخبگان میانی و در نوک هرم نخبگان حاکم . او اعتقاد دارد اگر جامعه کارکردی درست در پیش بگیرد دائما این چرخش بین لایه ها صورت می گیرد و مدیران ارشد از چرخه مدیریت خارج و به بخش خصوصی کشانده می شوند .
اما نکته مورد نظر ما این است که در سطح شهرستان ما چرخش درون لایه ها اتفاق می افتد نه بین لایه ها .
این است که شما هم تایید می کنید ما مدیرانی با عمر خدا داریم .
یک نظر هم در خصوص عدم چرخش در بین مدیران شهرستان دارم که در پاسخ به دیدگاه مسافر کوچولو درج کردم ، بد نیست مطالعه کنید و اعلام نظر بفرمائید .
موفق باشید .

جناب آقای مرادی سلام
ابتدا لازم میدانم از شورای اسلامی نراق بخاطر انتخاب چنین شهردار با لیاقت و مدیری مدبر همچون فرماندار محلات تشکر و قدر دانی نمایم و خدمت شما عرض نمایم که از ابتدای انقلاب همانطور که رئیس جمهور محبوب هم گفتندُ. مافیای قدرت بر دلیجان حکومت می کنند.و در شهر ما مدیریت و نخبگی معنایی ندارد.هرچه این چند نفر بخواهند همان می شود.
شما دوست عزیز می توانید وبلاگ مسافرکوچولو ی دلیجان. خیرالله نیوز ورهبران را بررسی کنیدتا ببینید که آقایان با هرتهمت و افترایی درحال هولوکاست نخبگان شهرستان هستند.

سلام دوست عزیز
از ابراز لطف شما به بنده بی نهایت متشکرم ولی سعی ندارم در این وبلاگ خیلی به مسئولیت اجتماعی این حقیر توجه شود .
دوست دارم در سطح یک وبلاگ نویس شهرستان معرفی شوم . برای برقراری ارتباط بین بنده و خوانندگان بهتر است که من یک نویسنده ساده باشم تا ..... !
برخی از همشهریان شما برای اینکه از تیزی نقد بنده در امان باشند از من هیولایی ساختند که آماده تا ریشه هر چه دلیجانی و فرهنگ راجی زبان است را بکند . مدتی با این ترفند اجازه ندادند صاحبان خرد و اندیشه از ظاهر مطالب درج شده در وبلاگ من فراتر روند ولی از آنجایی که صداقت پیش شرط من برای نوشتن است در نهایت خود آنها در سطح افکار عمومی به انزوا کشیده شدند و به لطف الهی امروز می توانم این ادعا را به جرات بیان کنم که شمار دوستان دلیجانی من به مراتب بیشتر از نراقی ها است .
اعتقاد بنده این است که در دلیجان هنوز صاحبان ثروت حکومت می کنند و خیلی مردم پا برهنه در تعیین سرنوشت خود و شهرستان نقش ندارند چیزی که انتظار می رفت در انتخابات نهم ودهم اصلاح شود .
اما ..... !!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد